تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
علی الگو گرفت از دست حیدر
حریف او نمی شد کل لشکر
ولی از تشنگی طاقت نیاورد
عطش کار خودش را کرد آخر
***
گرفت از تو توان استقامت
چه آورده سرِ این قد و قامت
اگر روزی ببینم من عطش را
از او می گیرم آخر انتقامت
***
علی از تشنه کامی ناتوان شد
دهانش با دهانم همزبان شد
عطش باعث شد اکبر را ببوسم
عطش این بار با من مهربان شد
***
به رویم راه ها بن بست بودند
تمام دشمنانم مست بودند
کسی تنها حریف من نمی شد
همه با تشنگی همدست بودند
***
عطش غالب شده، یاری کن ای مشک
برای کودکان کاری کن ای مشک
ببین قول شرف دادم به اصغر
بیا و آبرو داری کن ای مشک
تعداد بازديد : 165
یکشنبه 04 فروردین 1392 ساعت: 18:16
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب