یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک

یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک

یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک

یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک

یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک
یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت شرمنده ام زروی نورانی عمویت از نوکر بریدی اما ولم نک

 

یا ابن الحسن عزیزا شرمنده ام ز رویت

شرمنده ام زروی نورانی عمویت



از نوکر بریدی اما ولم نکردی

مانند استخوانی گیرم در گلویت



از بس گنه نمودم خار تو گشته ام من

خارم خار بد بو عطری بده زبویت



صد بار توبه کردم گفتم که پاک گشتم

افسوس با معاصی بردم من آبرویت



بر روی تو زدم من سیلی ز هر گناهی

آن قدر گناه کردم من گشته ام عدویت




مست گناه بودم عمری ز غفلت خویش

اینک ببین که مستم مست خم و صبویت



من گشته ام پشیمان از بار و بند عصیان

خواهم که باز گردم آیم به راه و کویت



فالی زدم به حافظ، حافظ به من بگفتا

ای نوبهار عاشق، وصل است آرزویت



آمال قلب زارم این است یوسف جان

روی تو را ببینم راهی شوم به سویت



یا ابن الحسن کجایی گشته شعار قلبم

این شعر را بخوانم در گاه گفتگویت



تعداد بازديد : 113
یکشنبه 04 فروردین 1392 ساعت: 6:39
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف