|
نگارم بی قرارم بی قرارم
نظر کن بر من و حال نزارم
تو امید تمام جمعه هایی
ولی دیگر من امیدی ندارم
کجایی ای گل نرگس کجائی
بیا تا سر به زانویت گذارم
بیا ای خاک پایت سرمه ی چشم
بیا ای در خزانم نوبهارم
فدای خال مِشکین تو هستم
بیا ای اشک من ای چشمه سارم
تمام لحظه هایم در گنه رفت
ولی امید بخشش از تو دارم
به پیش چشم تو چشمم گنه کرد
ببخش ای روشنی چشم تارم
مرا می بینی ای بخشنده ی من؟
ببین از شرم چشمانت خمارم
تو قطره قطره می ریزی برایم
و من این قطره ها را می شمارم
به وقت مردنم ای خوبم ای کاش
گذر می کردی از روی مزارم
فدای تو سر و دست و دو چشمم
فدای تو همه ایل و تبارم
بیا تو روضه ی مادر بخوان که
به یاد ناله ی مادر ببارم
میان کوچه ای مادر لگد خورد
غرور حضرت حیدر لگد خورد
سروده جعفر ابوالفتحی
تعداد بازديد : 271
چهارشنبه 25 بهمن 1391 ساعت: 22:21
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)