گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ

گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ

گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ

گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ

گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ
گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت آغوش باز می رسد از مهربانیت حالا بیا و سفره مینداز سفره دار حالت خ

گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت

آغوش باز می رسد از مهربانیت

حالا بیا و سفره مینداز سفره دار

حالت خراب می شود و ناتوانیت

دارد مرا شبیه خودت پیر می کند

جان برده از تمام تنم نیمه جانیت

یوسف ترین سلاله ی تنهاتر از همه

سبزی رسیده تا به لب ارغوانیت

این گرد پیری از اثر خاک کوچه است

بر موی تو نشسته ز فصل جوانیت

باید که گفت هیئتِ سیار مادری

خرج عزا شدیّ و خدای تو بانیت

زهر از حرارت جگرت آب می شود

می گرید از شرار غم ناگهانیت

زینب به پای تشت تو از دست می رود

رو می شود جراحت زخم نهانیت

آقای زهر خورده چرا تیر می خوری؟

چیزی نمانده از بدن استخوانیت


تعداد بازديد : 215
دوشنبه 18 دی 1391 ساعت: 11:33
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف