تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
حضرت قاسم(ع)-شهادت
این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود
سهم حسن از کربلا، غوغای قاسم بود
عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت
از بچه های کوچه های آل هاشم بود
از روز تشییع پدر تا کربلا بارید
باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود
پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست
وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود
سر را جدا کردند اما عمه می پرسید
آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟
تعداد بازديد : 219
چهارشنبه 09 آذر 1390 ساعت: 17:25
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
بخش نظرات این مطلب