شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ

شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ

شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ

شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ

شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ
شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست من را به جرم عاشقی یار می برند با این تن پر از تب ِ

 

شعر مرثیه امام سجاد (ع) _ مهدی رحمان دوست

من را به جرم عاشقی یار می برند

با این تن پر از تب ِ بیمار می برند

این روزگار عجب بی حیا شده است

آل رسول را سر بازار می برند

رفتار می کنند به طرزی که گوئیا

در خیل مسلمین صف کفار می برند

زهر جفا نشد به خدا قاتلم که من

دیدم که عمه را چه به آزار می برند

با ضربه پیاپی سیلی به دختران

ما را به یاد کوچه و دیوار می برند

با تازیانه عمه من را که می زنند

گویی که فاطمه سوی مسمار می برند

همراه تو سرم بوری نیزه بود کاش

اینجا مرا اسیر و گرفتار می برند

این مرگ ذره ذره من شد ببین مرا

همراه نیزه دار علمدار می برند

این درد تا ابد به دلم ماندنی شده

ما رابه بزم قاتل می خوار می برند

ممنونم از تو زهر جفا مرههم شدی

امشب مرا زیارت دلدار می برند


تعداد بازديد : 131
جمعه 10 آذر 1391 ساعت: 14:30
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف