حضرت رقیه س

حضرت رقیه س

حضرت رقیه س

حضرت رقیه س

حضرت رقیه س
حضرت رقیه س
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت رقیه س

لب بسته است ، بی رمق و خسته، بی شکیب

لبریز اشک و آه ولی ، فاطمي ، نجیب

دنیای شيون است، سکوت دمادمش

باران روضه است همین اشک نم نمش

زهرائی است ، شکوه ز غمها نمی‌کند

جز آرزوی دیدن بابا نمی‌کند

حرفی نمی زند ز کبودی پیکرش

از سنگ های کینه و گل های معجرش

با بی‌کسی قافله خو کرده آه آه

با طعنه های آبله و زخم گاه گاه

آری نمک به زخم دل غم نمی زند

از گوشواره پیش کسی دم نمی زند

هرگز نگفته از غم و درد اسیری اش

از ماجرای سیلی و دندان شیری اش

سنگ صبور هر دل بی تاب می‌شود

لب بسته و در آتش غم آب می‌شود

اوقات ابری اش بوی غربت گرفته اند

حالا که واژه ها همه لکنت گرفته اند

با آه های شعله ورش حرف می زند

او با اشاره‌ي نظرش حرف می زند

حالا که غرق خون شده لبهای کوچکش

با اشکهای چشم ترش حرف می زند

او هرگز از تسلّی سیلی سخن نگفت

دارد تمام بال و پرش حرف می زند

لب بسته است از همه‌ي اهل کاروان

بر نیزه با سر پدرش حرف می زند

مي پرسد از سر پدر و شرح سرگذشت

گاهي به روي نيزه و گاهي ميان تشت

بابا بيا به خاطر عمه سخن بگو

لب باز کن دو مرتبه «زهراي من» بگو

بابا بگو براي من از روز اشک و آه

از آن همه مصائب جانسوز قتلگاه

بابا براي دخترت اين حرف ساده نيست

معناي نعل تازه و تير سه شعبه چيست؟

آتش زده به جان من این داغ بی امان

انگشر تو نیست در انگشت ساربان؟!

خونین شده به روی لبت آيه هاي نور

خاکستري به چهره‌ي تو مانده از تنور

جاری‌ست خون تازه ز لب‌هات همچنان

بابا چه کرده با لب تو چوب خيزران ...

این لحظه ها برای سه ساله حیاتی است

روی لبش ترنم «عجّل وفاتی» است

حالا که سر زده به شب تار او سحر

حالا که آمده به خرابه سر پدر

دیگر تحمل غم دوری نمی‌کند

در حسرت فراق صبوری نمی‌کند

یک بوسه از سر پدر و ... جان که بر لب است

داغ سه ساله اول غم‌های زینب است


تعداد بازديد : 231
جمعه 18 آذر 1390 ساعت: 6:15
نویسنده:
نظرات(0)
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف