مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو

مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو

مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو

مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو

مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو
مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مجتبی حاذق امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا گریه در گریه اشک هایم را بی دریغ عاشقانه می خو

امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا

 

گریه در گریه اشک هایم را

 بی دریغ عاشقانه می خواهم

با من امشب کمی صمیمی باش 

من فقط یک بهانه می خواهم

 

یک بهانه است این که می گریم

 تا کمی در کنار من باشی

بیقراری برای من سخت است

 تا شما بی قرار من باشی

 

آخرین شب رسیده انگاری

 در کنارت نشسته ام... شاید؟!

آی دنیای بی وفایی ها

 دل به فردات بسته ام، شاید...

 

آسمان خسته است می دانم 

چون زمین گیرتر ز دیشب شد

آخرین شب رسیده انگاری

 خواهرت پیرتر ز دیشب شد

 

خیره گشتی دوباره بر شمشیر

 زیر لب شعر اشک می خوانی

راستش را بگو تو ای داداش 

چند ساعت برام می مانی؟!

 

هر چه تیر است مال چشمانت 

هر چه آتش برای دامن هاست

بعد غربت چه چیز ممکن نیست؟! 

شعله ها آشنای دامن هاست

 

بگذریم از هزار و یک ماتم

 خیمه ها در سکوت ناپیداست

_ زینبم یک کمی تحمل کن

 روز آغاز تو همین فرداست


تعداد بازديد : 233
شنبه 04 آذر 1391 ساعت: 12:15
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف