شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا

شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا

شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا

شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا

شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا
شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شعرهایم همه پریشان است مثل پروانه مثل دیوانه گاه می رود به گودال و گاه می رود به ویرانه توی گودا

شعرهایم همه پریشان است

مثل پروانه مثل دیوانه

گاه می رود به گودال و

گاه می رود به ویرانه

 

توی گودال همهمه کردند

پر شد از خاک تابه حنجرمن

در دهانم زبان نمی چرخید

قدر حتی سلام مادر من

 

 

قامت تو مگر رشید نبود

شاه رعنای سروقدم کو

زخمها کمی کنار بروید

اثر بوسه های جدم کو

 

آتش آن تنور که میدانی

تازه الآن خموش گردیده

طره مویی که شانه زدزهرا

وای من بد جور پیچیده

 

لشگر از جان ما چه می خواهد

کربلا هم مگر فدک دارد

هر که در خیمه گاه فاطمه است

بیشتر از همه کتک دارد

 

 

پیش زینب راه مرو دیگر

خسته از راههای صحرایی

من بمیرم که بعد از عاشورا

بیشتر شبیه زهرایی

 

شاعر : صمد علیزاده


تعداد بازديد : 153
پنجشنبه 06 مهر 1391 ساعت: 8:08
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف