از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب

از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب

از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب

از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب

از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب
از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از جنگ به یاد دارم آژیرش را از مادر خود اشک سرازیرش را اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست ! این حافظه ب

از جنگ به یاد دارم آژیرش را

از مادر خود اشک سرازیرش را

اما عجبا ، شهید در ذهنم نیست !

این حافظه با این همه تغییرش را

 

از قافله های شهدا جاماندیم

رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم

افسوس که در زمانه دلتنگی

مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم

 

 چه زيبا ملائك شدند زيستند

همان ها كه هستند ولي نيستند !

کسانی كه در جمع ما بوده اند

ولي حيف نفهميده ايم كيستند

 

یاسر مسافر

 


تعداد بازديد : 209
دوشنبه 03 مهر 1391 ساعت: 11:11
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف