اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی

اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی

اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی

اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی

اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی
اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی ی

اشعار شهداء و دفاع مقدس – مهدی رحیمی

 

هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی

وقتی که می‌رسند خبرها یکی یکی

 

خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا

وقتی که می‌رسند پسرها یکی یکی

 

باب نیاز باب شهادت درِ بهشت

روی تو باز شد همه درها یکی یکی

 

سردار بی‌سر آمده‌ای تا که خم شوند

از روی دارها همه سرها یکی یکی

 

رفتی که وا شوند پس از تو به چشم ما

مشتِ پُر قضا و قدرها یکی یکی

 

رفتی که بین مردم دنیا عوض شود

درباره‌ی بهشت نظرها یکی یکی

 

در آسمان دهیم به هم ما نشانشان

آنان که گم شدند سحرها یکی یکی

 

آنان که تا سحر به تماشای یادشان

قد راست می‌کنند پدرها یکی یکی

 

 مهدی رحیمی


تعداد بازديد : 193
پنجشنبه 30 شهریور 1391 ساعت: 2:18
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف