خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ

خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ

خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ

خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ

خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ
خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
خورشید بود و جانب مغرب روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّ

خورشید بود و جانب مغرب روانه شد

چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد

آیینه بود و خورد شد و تکّه تکّه شد

تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد

یک شیشه عطر بود و هزاران دریچه یافت

یک شاخه یاس بود و سراسر جوانه شد

آب فرات لایق نوشیدنش نبود

با جرعه ای نگاه از اینجا روانه شد

عمری به انتظار همین لحظه مانده بود

رفع عطش رسید و برایش بهانه شد

آن گیسویی که باد صبا صبح شانه کرد

با دستهای گرم پدر ظهر شانه شد

او یک قصیده بود ، که در ذهن روزگار

مضمونِ نابِ یک غزل عاشقانه شد


تعداد بازديد : 283
سه شنبه 28 شهریور 1391 ساعت: 11:34
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف