آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها

آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها

آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها

آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها

آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها
آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آقا سفير تو ز غمت داد مي زند از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها

آقا سفير تو ز غمت داد مي زند

از اوج غصه تکيه به ديوار مي زند

مسلم غريب و بي کس و ياور به کوچه ها

سنگ تورا به سينه غمخوار مي زند

له له لبم براي کمي آب مي زند

دشمن مرا به حال عطش دار مي زند

باغ و بهرو گل، به خدا يک لطيفه است

کوفه به حقّه دم ز طرفدار مي زند

مردي براي دعوت در جشن نيزه ها

در کوچه هاي وادي غم جار مي زند

اينجا ميا که خواهر بي معجرت، حسين!

گشتي ميان کوچه و بازار مي زند

اينجا ميا که دختر کوفي به زيورش

طعنه به ياس حيدر کرّار مي زند

اينجا ميا که بي شرفي تازيانه اش

بر بچه هاي زار و عزادار مي زند

دنيا حقير مي شود آنجا که کودکي

سنگي به ني، به رأس علمدار مي زند

 


تعداد بازديد : 145
شنبه 18 شهریور 1391 ساعت: 20:51
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف