زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز

زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز

زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز

زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز

زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز
زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود روح حماسه بود و کم از مادرش نبود در مجلس یزید چه مردانه حرف زد جز

زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود

روح حماسه بود و کم از مادرش نبود

در مجلس یزید چه مردانه حرف زد

جز لافتی دگر صفتی در خورش نبود

با خطبه های حیدری اش انقلاب کرد

اصلا عجیب نیست! مگر دخترش نبود؟

حقا که خوب خواهری اش را تمام کرد

غیر از حسین عشق کسی در سرش نبود

سالم بمانَد و سر ارباب بشکند؟!

سر را نمی شکست اگر، خواهرش نبود

دارد نگاه می کند الشِّمرُ جالسٌ ...

چونین بلا و فاجعه در باورش نبود

شاید که تیغ دفعه ی اول بریده بود

گر جای بوسه های تو بر حنجرش نبود

با هر مصیبتی که شد آمد به قتلگاه

هرچه نگاه کرد، برادر سرش نبود

در ازدحام نیزه و شمشیر و سنگ ها

گم گشته بود، قسمتی از پیکرش نبود ...

 شاعر: داود رحيمي


تعداد بازديد : 247
جمعه 10 شهریور 1391 ساعت: 15:19
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف