تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
به زیر سم ستوران چه بیکران شده ای
مگو به من که چرا خواهرم کمان شده ای
ز روی نیزه ی عدوان ببین اسارت من ...
برای بدرقه اما چه ناتوان شده ای
امان ز لحظه ی آخر همان زمان وداع
همان زمان که به ناحق تو بر سنان شده ای
سری نمانده که گویم برادرم چه شدی
تنی نمانده که گویم چرا چنان شده ای
ز بعد آمدنت از کنار شط فرات ...
به یاد اهل حرم ماند که بی امان شده ای
به خون دل بشدم من علم به دوش حرم ...
ز بعد آنی که تارفت به سر زنان شده ای
بمان و اهل حرم را به دست من بسپار
تویی که روی زمین چون خدا نهان شده ای
شاعر: فرشيد يار محمدي
تعداد بازديد : 185
جمعه 10 شهریور 1391 ساعت: 15:17
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب