دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی

دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی

دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی

دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی

دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی
دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشی

دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟!

پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟!

 

در طول عمر، درد زیادی چشیده ام

دردی به تلخی غم هجران نمی رسد

 

ناز طبیب، درد دلم را زیاد کرد

این گونه شد که نسخه ی درمان نمی رسد

 

هر صبح جمعه ندبه کنان ناله می زنم

آتش به گرد این دل سوزان نمی رسد

 

پایان هفته تازه شروع غم من است

این زلف پیچ خورده به سامان نمی رسد

 

شیطان ... هوی ... هوس ... دل آلوده ... آه آه

آیا کسی به داد جوانان نمی رسد؟!

 

با این همه معاصی و غفلت عجیب نیست

یوسف اگر به وادی کنعان نمی رسد

 

در قعر چاه نفس بد اندیش گم شدم

پیغام من به سوی تو آسان نمی رسد

 

گرد و غبار آینه هم بی دلیل نیست

طوفان نفس بی تو به پایان نمی رسد

 

تخریب گنبد و حرم و نبش قبرها

کار قبیحی است،به اذهان نمی رسد

 

هر آن کسی که حرمت اجداد تو شکست

در حیرتم چرا به لبش جان نمی رسد؟!

 

ای منقم بیا و بگیر انتقام را

یعنی درآر تیغ میان نیام را

 

شاعر: محمد فردوسي

تعداد بازديد : 149
جمعه 10 شهریور 1391 ساعت: 14:58
نویسنده:
نظرات(2)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف