گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید
گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گودال قتله گاه از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

گودال قتله گاه

از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

کار تو تمام کرد و ملعون ترسید

وقتی که هلال نافع، علّت پرسید

گفتا ز حسین فاطمه، سر برّید

.................

در گوشه گودال، صدایی آمد

آوای دل انگیز خدایی آمد

زهرا به کنار بدن ثارالله

با ناله ز بهر سرجدایی آمد

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 

با تشکر از برادر خوبم آقای محمدمهدی عبدالهی بخاطر ارسال این شعر


تعداد بازديد : 335
چهارشنبه 08 شهریور 1391 ساعت: 7:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف