تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
غزل اخلاقی-عرفانی
غمش در نهانخانۀ دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریه ام ناقه در گل نشیند
خِلَد گر به پا خاری، آسان برآرم
چه سازم به خاری که در دل نشیند؟
پی ناقه اش رفتم آهسته، ترسم
غباری به دامان محمل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست، مشکل نشیند
عجب نیست خندد اگر گل به سروی
که در این چمن پای در گل نشیند
بنازم به بزم محبت که آن جا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
"طبیب"! از طلب در دو گیتی میاسا
کسی چون میان دو منزل، نشیند؟
تعداد بازديد : 277
سه شنبه 07 شهریور 1391 ساعت: 20:47
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب