می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا

می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا

می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا

می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا

می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا
می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس ا

می خانه را در میزنم وقتی بیایی

لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی

 

مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس

از کعبه هم سر می زنم وقتی بیایی

 

غرق گناه و معصیت هستم یقیناً

خود را به آن در می زنم وقتی بیایی

 

همراه با هر یا حسین روضه هایت

تا کربلا پر می زنم وقتی بیایی

 

جای گلاب و آب ، اشک دیده ام را

بر پای معبر می زنم وقتی بیایی

 

ای روضه خوان کربلا ، ای جاری اشک

بر سیم آخر می زنم وقتی بیایی

شاعر: مسعود یوسف پور


تعداد بازديد : 187
یکشنبه 05 شهریور 1391 ساعت: 10:27
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف