ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی

ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی

ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی

ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی

ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی
ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ای هلال زخمی بر نیزه ها پاره حنجر گشته از سر نیزه ها کاش می شد ای عزیز مادرم جای تو می رفت بر نی

 

ای هلال زخمی بر نیزه ها

پاره حنجر گشته از سر نیزه ها

کاش می شد ای عزیز مادرم

جای تو می رفت بر نیزه سرم

کاش راست بود روی دامنم

تا که بر لب های تو بوسه زنم

کربلا تا کوفه قدم خم شده

کاروان را چند کودک کم شده

آیه خواندی سنگ ها شد پاسخت

غرق در خاکستر و خون شد رخت

ای فدای لحن روحانی تو

باز گشته زخم پیشانی تو

قاری نیزه نشین ای جان من

با سه ساله دخترت حرفی بزن

دید بر نی راس تو بی تاب شد

قلب این دردانه ی تو آب شد

کوفیان عقده ز دل وا می کنند

دخترانت را تماشا می کنند

همرهت ای کاش می مردم حسین

این همه غصه نمی خوردم حسین

 

شاعر : رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 174
دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت: 12:57
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف