ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما

ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما

ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما

ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما

ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما
ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ما را اسیر جلوه او آفریده اند هم سفره های گریه هو آفریده اند تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است ما

ما را اسیر جلوه او آفریده اند

هم سفره های گریه هو آفریده اند

 

تقدیر هرکسی ز ازل یک اسارت است

ما را اسیر سلسله مو آفریده اند

 

مخموری ار چه سخت و تعبناک و مشکل است

ما را خمار جام و سبو آفریده اند

 

وقتی زمین برای حسین گریه میکند

ما را گیاه بر لب جو آفریده اند

 

روز ازل که گریه نمودیم بر حسین

ما را لطیف چون پر قو آفریده اند

 

وقتی دلیل مرگ خلایق به صفحه رفت

ما را فدای سرخ گلو آفریده اند

 

از چیست ( اشکتان ) به تلاطم  فتاده است

ما را ز راز و سر مگو آفریده اند

شاعر :عبد الصالح شمس اللهی (اشک)


تعداد بازديد : 257
دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت: 12:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف