غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق
غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
غزل برای مدینه به وزن ماتم شد ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد دوباره دست امیری طناب را حس کرد و صادق

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد

ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد

دوباره دست امیری طناب را حس کرد

و صادقانه بگویم علی مجسم شد

دوباره شهر غزل بوی سوختن میداد

شبیه حادثه کوچه!هم نشد،هم شد

نشد-زمان علی ناسزا نمیگفتند

اگرچه بی ادبی هابه اسم اعظم شد

وشد-بخاطر اینکه از آسمان مردی

«زمینه های زمین خوردنش فراهم شد»


تعداد بازديد : 221
دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت: 11:09
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف