چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي
چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

   

چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي

اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي

 

گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

عمرم در اين قرار به سر شد نيامدي

 

تا خواستم به جاده ي وصل تو رو كنم

غفلت مرا رفيق سفر شد نيامدي

 

در مسجديم وطاعت اين ماه شغل ماست

بي قبله هر نماز به سر شد نيامدي

 

اين نفس بد مرام مرا خوار و زار كرد

روز و شبم به لغو سپر شد نيامدي

 

رسوايي گداي تو از حد گذشته است

عمرم به هر گناه هدر شد نيامدي

 

از ما گناه سر زد و تو شاهدش شدي

ديدي دلم به راه دگر شد نيامدي

 

خسران زده كسي است كه از يار غافل است

بي تو دعا بدون اثر شد نيامدي

 

از ما كه منفعت نرسيده براي تو

هر چه ز ما رسيده ضرر شد نيامدي

 

گفتيم لا اقل سر افطار مي رسي

ديده به راه ماند و سحر شد نيامدي

 

احسان محسني فر 


تعداد بازديد : 243
چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت: 16:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف