تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
چگونه جسم تو را تا به خیمه ها ببرم
تو تکه تکـه ای باید جــدا جدا ببرم
نشسته ام به کنار تن تو می گریم
به فکر رفته ام آخر چه سان تو را ببرم
مرا که داغ علی اکبرم زمینم زد
نمی شود که تنت را به روی پا ببرم
برای این که دگر خردتر از این نشوی
تن شکسته ات از زیر دست و پا ببرم
یتیم بودی و این ها نوازشت کــردند
به زودی این خبرت را به مجتبی ببرم
چه کار می کنی آخر به زیر پای نعل
عمــو رسیده کنــارت بیــا بیــا به برم
محمد حسن بیانلو
تعداد بازديد : 329
سه شنبه 24 مرداد 1391 ساعت: 19:50
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب