گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ

گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ

گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ

گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ

گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ
گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پ

گلبرگ های یاسمنت زیرو رو شده

باغی از آه شعله زنت زیرو رو شده

 

پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند

پیراهنی که شد کفنت زیرو رو شده

 

یک دشت سنگ بوسه بر روی گونه ات زده

یک دشت نیزه دور تنت زیرو رو شده

 

با من بگو به دست که افتاد کاکلت

اینطور زلف پر شکنت زیرو رو شده

 

تقصیر استخوان سر راه مانده است

شکل نفس نفس زدنت زیرو رو شده

 

این نعل های تازه چه کرده اند ، وای من

چشمت، لبت ، رخت ، دهنت زیرو رو شده

 

حسن لطفی


تعداد بازديد : 169
سه شنبه 24 مرداد 1391 ساعت: 19:49
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف