ازدواج امام علی ع و حضرت زهرا س - 2

ازدواج امام علی ع و حضرت زهرا س - 2

ازدواج امام علی ع و حضرت زهرا س - 2

ازدواج امام علی ع و حضرت زهرا س - 2

ازدواج امام علی ع و حضرت زهرا س - 2
ازدواج امام علی ع و حضرت زهرا س - 2
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
درود!طلعت خورشید روزگار علی سلام مادر آب و سلام یار علی کسی که گفته نیاید بهار با یک گل خبر نداشته اص

درود!طلعت خورشید روزگار علی
سلام مادر آب و سلام یار علی
کسی که گفته نیاید بهار با یک گل
خبر نداشته اصلاً ز نو بهار علی

کلید جنت و فردوس زیر لفظی بود
برای عقد تو از سمت کردگار علی

عروس خانه ی حیدر مبارکت باشد…
شروع زندگی مشترک کنار علی

سپر فروخت برای عروسی ات مولا
خبر شدند دو عالم ز شاهکار علی

طبق طبق سبد یاس جبرئیل آورد
به افتخار شما و به افتخار علی

دخیل بخت ببند ای ملیکه با چشمت
به چشم های سراسر امیدوار علی

قسم به (واقعه)،(کوثر)پسند کرده (نباء)
و جای باطن (قدر) است در جوار علی

سه بار جلوه گری کن ز صبح تاخود شب
سه بار دیدن این جلوه هاست کار علی

بدون اذن تو دستی به قبضه زد نه نزد
که هست فاطمه مِن بعد ذوالفقار علی

رضایت است سکوت اختیار کردی تو!
که انتخاب گذاری به اختیار علی

خدا کند نظر تنگ چشمتان نزند…
خدا کند نرود طاقت و قرار علی

شاعر : علیرضا وفایی (خیال)


تعداد بازديد : 761
چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت: 10:14
نویسنده:
نظرات(0)
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) آسمان رنگ و بوی عشق گرفت تا سکوت تو در زمین پیچید چشم هایت بهار شد گل داد عطر سیب از نگاه تو بارید چو�

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

آسمان رنگ و بوی عشق گرفت

تا سکوت تو در زمین پیچید

چشم هایت بهار شد گل داد

عطر سیب از نگاه تو بارید

 

چونکه پیچید بوی خوب خدا؛

عطر یک عاشقانه ازلی

پنجره رو به گل تبسم کرد

تا تو را دید در نگاه علی

 

سیب سرخ گلاب را بو کرد

گل سرخ محمدی گل داد

یک گلستان کنار شهر خدا

روی لبهای احمدی گل کرد

 

عرش خندید رو به لبخندش

چه بگویم که عشق عاشق شد

جبرییل از بهشت گل میریخت

بعد از آن روز بود لایق شد

 

خواند جبریل سوره قدری

که پر از آیه های کوثر بود

تا رسول خدا به خود آمد

دست زهرا به دست حیدر بود

 

چشمه در چشمه سلسبیل اینجا ست

آیه در آیه هل اتی دارد

جام های بهشت در دستش

مرد این قصه تا تو را دارد.... :

 

دل به غیر از تو می دهد؟ هرگز

نفس او به جان تو بند است...

خشت های معطر دل اوست

اینکه در آسمان تو بند است

 

چشم در چشم هم شدید آنجا

آینه روبروی آیینه...

و جهان تا همیشه خواهد ماند

محو در گفتگوی آیینه...

 

حرف آخر همین و دیگر هیچ

عرش باید به تو سجود کند

باید انسان برای دیدن حق

در شب قدر تو شهود کند...

 

حامد حجتی

تعداد بازديد : 165
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:25
نویسنده:
نظرات(0)
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) ابرهای رحمت حق درّ و گوهر ریختند نقد هستی را به خاک پای حیدر ریختند شب نشینان فلک از چشم گوهر بار خویش

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

ابرهای رحمت حق درّ و گوهر ریختند

نقد هستی را به خاک پای حیدر ریختند

شب نشینان فلک از چشم گوهر بار خویش

بهر فیض خاکیان از شوق گوهر ریختند

در چنین شب آرزومندان ز شور اشتیاق

صد هزاران دل به پابوسی دلبر ریختند

ساقیان بزم عشق و شور و مستی از شعف

عاشقان را شهد شیدائی به ساغر ریختند

در شب تزویج زهرا با علی از آسمـــان

قدسیان گل بر سر زهرا و حیدر ریختند

تا  که چشم  مهر و مه  افتاد بر  انوارشان

بر نثار  راه آنان  نقره  و زر ریختند

در فلک خیل ملائک بال بر هم می زدند

پیش پای شمع دل پروانه سان پر ریختند

در بهشت آرزو از یمن این پیوند نور

حوریان گل در کنار حوض کوثر ریختند

از درخت سبز طوبی بر محبّان علی

برگه آزادی از غوغای محشـر ریختند

ای «وفائی» ماه و خورشید فلک از آسمان

در قدوم مهر و ماه عشق اختر ریختند

 

 

سید هاشم وفایی

تعداد بازديد : 125
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:24
نویسنده:
نظرات(0)
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) ریشه ات در آسمان ها ، برگ و بارت در زمین است آسمانی هستی اما ، روح تو خاکی ترین است مثل آدم های خاکی ، زن

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

ریشه ات در آسمان ها ، برگ و بارت در زمین است

آسمانی هستی اما ، روح تو خاکی ترین است

مثل آدم های خاکی ، زندگی را دوست داری

دوست داری زندگی را ، گر چه با تلخی عجین است

با عدالت همسری تو ، زیر سقفی از محبت

خاتم قلب علی را ، گوهر عشقت نگین است

سادگی در محضر تو، می شود شرمنده بانو !

در درون سفره ی تو ، لقمه ای نان جوین است

ای لباس وصله دارت ، خواهش خیل ملایک

وصله ی پیراهن تو ، عشق را مُهر جبین است

آدم خاکی ز مهرت ، شد بهشتی بار دیگر

می کند معراج هر کس ، با نگاهت همنشین است

باز هم فصل بهار ِ سیب سرخ خنده ی تست

فصل سبز و روشن تو ، بهترین فصل زمین است

 

رضا اسماعیلی

تعداد بازديد : 157
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:23
نویسنده:
نظرات(0)
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود که دست فاطمه در درست های مولا بود به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود پدر به فاطمه

جهان برای شکوفا شدن مهیا بود

و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود

که دست فاطمه در درست های مولا بود

به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود

 

پدر به فاطمه رو کرد ، اینچنین فرمود

دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود

 

قرار شد که شما بی قرار هم باشید

جهان دچار شما شد دچار هم باشید

تمام عمر دمادم کنار هم باشید

و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید

 

دعای من همه این بوده تا به هم برسید

که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید

 

نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم

خدا نکرده اگر زخم بود مرهم هم

صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم

چرا که قبله ی من هم علیست فاطمه هم

 

و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد

نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد

 

همیشه نام علی را امام بگذارید

به خانواده ی من احترام بگذارید

برای فاطمه سنگ تمام بگذارید

و روی زخم دلش التیام بگذارید

 

جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت

بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت

 

شنيده مي شود از آسمان صدايي كه...

كشيده شعر مرا باز هم به جايي كه ...

نبود هيچ كسي جز خدا،خدايي كه...

نوشت نام تو را ،نام اشنايي كه

 

پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد

و از شنيدنش افلاك دست و پا گم كرد

 

نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد

نوشت فاطمه هفت آسمان مزين شد

نوشت فاطمه تكليف نور روشن شد

دليل خلق زمين و زمان معين شد

 

نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است

غزل  قصیده ی نابی که در ازل گفته است

 

نوشت فاطمه تعريف ديگري دارد

ز درك خاك مقام فراتري دارد

خوشا به حال پيمبر چه مادري دارد

درون خانه بهشت معطري دارد

 

پدر هميشه كنارت حضور گرمي داشت

براي وصف تو از عرش واژه بر مي داشت

 

چرا كه روي زمين واژه ی وزيني نيست

و شأن وصف تو اوصاف اين چنيني نيست

و جاي صحبت اين شاعر زميني نيست

و شعر گفتن ما غير شرمگيني نيست

 

خدا فراتر از اين واژه ها كشيده تو را

گمان كنم كه تورا، اصلا آفريده تو را

 

كه گرد چادر تو آسمان طواف كند

و زير سايه ی آن کعبه اعتکاف كند

ملك ببيند وآنگاه اعتراف كند

كه اين شكوه جهان را پر از عفاف كند

 

كتاب زندگي ات را مرور بايد كرد

مرور كوثر و تطهيرو نور بايد كرد

 

در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود

و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود

درون خانه ی تو نان فقر آجر بود

شبيه شعب ابي طالب از خدا پر بود

 

بهشت عالم بالا برايت آماده است

حصير خانه ی مولا به پايت افتاده است

 

به حكم عشق بنا شد در آسمان علي

علي از آن تو باشد... تو هم از آن علي

چه عاشقانه همه عمر مهربان علي!

 به نان خشك علي ساختي، به نان علي

 

از آسمان نگاهت ستاره مي خواهم

اگر اجازه دهي با اشاره مي خواهم

 

به ياد آن دل از شهر خسته بنويسم

كنار شعر دو ركعت نشسته بنويسم

شكسته آمده ام تا شكسته بنويسم

و پيش چشم تو با دست بسته بنويسم

 

به شعر از نفس افتاده جان تازه بده

و مادري كن و اينبار هم اجازه بده

 

به افتخار بگوييم از تبار توايم

هنوز هم كه هنوز است بي قرار توايم

اگر چه ما همه در حسرت مزار توايم

كنار حضرت معصومه در كنار توايم

 

فضاي سينه پر از عشق بي كرانهء توست

كرم نما و فرود آ كه خانه خانهء توست

 

سید حمیدرضا برقعی


تعداد بازديد : 233
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:22
نویسنده:
نظرات(0)
روز ازل که شیعه پا کارتان شدیم سلمان شدیم و میثم تمّارتان شدیم ما از اضافه گِلِتان خلق گشته ایم این بوده علتش که گرفتارتان شدیم واللهِ

 

روز ازل که شیعه پا کارتان شدیم

سلمان شدیم و میثم تمّارتان شدیم

 

ما از اضافه گِلِتان خلق گشته ایم

این بوده علتش که گرفتارتان شدیم

 

واللهِ نوکریِ شما افتخار ماست

شادیم از این که خادم دربارتان شدیم

 

وقتی به سمت و سوی شما بال می زنیم

حس می کنیم جعفر طیارتان شدیم

 

تا پای جان به پای شما ایستاده ایم

از بس که کشته مرده رفتارتان شدیم

 

سوگند می خوریم که ما با شما خوشیم

ما با علی و فاطمه و مرتضی خوشیم

 

وقتش رسیده است که حالا ملائکه

زینت کنند بام جنان را ملائکه

 

در صور خود فرشته مامور می دمد

ای ساکنان عرش خدا یا ملائکه

 

در آسمان چهارم اقامت کنید چون

جشن مفصلی شده برپا ملائکه

 

پیوند آسمانی زهرا و مرتضاست

دریا رسیده است به دریا ملائکه

 

برگ امان از آتش دوزخ عطا کند

بر ساکنان عالم و دنیا ملائکه

 

بخشیده شد گناه صغیر و کبیرشان

تنها به عشق حیدر و زهرا ملائکه

 

شکر خدا که رحمت حق بی عدد شده

زهرا عروس فاطمه بنت اسد شده

 

خورشید مصطفی که ضحایش زبانزد است

مصداق هل اتی ست عطایش زبانزد است

 

زهرا لباس نو به عطا می کند عطا

بیخود که نیست جود و سخایش زبانزد است

 

جبریل هم ز سفره او رزق می برد

زیرا شنیده طعم غذایش زبانزد است

 

بیتش شده محل عبور و مرور وحی

پیغمبر است و غار حرایش زبانزد است

 

حور الانسیه شدنش جای بحث داشت

از بس که این فرشته نَمایَش زبانزد است

 

آیینه ای که پرتو او را کسی ندید

رفته به مادرش که حیایش زبانزد است

 

یک پنجره زمین به صداقش درآمده

با این حساب لطف خدایش زبانزد است

 

آری خدا خدایی خود را به پاش ریخت

اصلا عجیب نیست بهایش زبانزد است

 

مریم اگر دو وعده غذایش آسمانی است

زهرا همیشه مائده اش آسمانی است

 

این دو چقدر عاشق و دلداده هم اند

هر دو عزیز جان نبی مکرمند

 

این دو اساس زندگیشان قناعت است

آیینه خدیجه و آقای عالم اند

 

سوگند خورده اند فدایی هم شوند

در پای عهد بسته شده سخت محکمند

 

در پشت در خانه یا عرصه نبرد

پرچم به دوش در صف خط مقدمند

 

هر کس شب عروسی خود غرق شادی است

این دو چرا شکسته دل و غرق ماتمند

 

با گریه رسول خدا گریه می کنند

. . .

 

ذی الحجه هست و شور محرم گرفته اند

دلواپس رسیدن ماه محرمند

 

در اول جوانی شان قد کمان شدند

هر دو ز داغ کرب و بلا روضه خوان شدند

 

با قامتی کمان شده چون دال می روند

تا آسمان عاطفه بی بال می روند

 

بالای تل فقط به سر و سینه می زنند

در هر دقیقه خواهری از حال می رود

 

با خنجری که کهنه شده شمر بی مرام

دارد به سوی زخمی گودال می رود

 

همراه با اراذل و اوباش کوفیان

خولی برای غارت خلخال می رود

 


تعداد بازديد : 199
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:22
نویسنده:
نظرات(0)
بازدادند حواله به لبــــــــــم ساغــــر را دســــت داده بزنم باز می کوثــــــــر را دیدم انگار به چشمان خودم محشر را جلوه نــــــــور دل

بازدادند حواله به لبــــــــــم ساغــــر را

دســــت داده بزنم باز می کوثــــــــر را

دیدم انگار به چشمان خودم محشر را

جلوه نــــــــور دل فاطــمه و حیــــدر را

آب پاشی شده از اشک ملائک در عرش

چه قیــــامت شده دور و بر زهرا در فرش

جبرییـــل آمده تا بــاز کنـــــــــد پر اینــــــجا

لحظه خنــــــــده داماد پیمبــــــــر اینجــــــا

خطبه خوانست خود خالق و محضر اینجا

لوح از عالـــــــــم بالاست و جوهر اینــــجا

آیه لؤلؤ و مرجان دم حورالعین است

نقل لبهای ملائک مرج البحرین است

این عروسی است که گفتند همه حوریه اش

از گل یاس بهشت است گل پوشیــــــــه اش

کرده  قرآن خـــــــدا تاج سر آسیــــــــــــه اش

ماسوي الله  بود از صــــــــدقه جـــــــاریه اش

گرچه یک تکه حصیر است جهازش حالا

می رســــد روزی خلق از نظرش از بالا

دل مجنون گذری از دل لیــــــــلا دارد

پس اگر ناز کند باز تماشـــــــــــــادارد

علی از دست نگار خودش امضا دارد

پیش زهراست اگر خیر دو دنیـــا دارد

کاشکی دور ز بغض دل هرکس ناکس

پای هم پیر شوند این دو گل تازه نفس

جذبه و هیبت مولا جلوات زهــــــــراست

صبح تا شب پی حیدر صلوات زهــراست

دائماً ذکر علی در خلوات زهــــــــــراست

ماه رویش همه شب در فلوات زهراست

مثل دو زائر هم که ز حـــــــرم می آینــــــد

دوش بر دوش همند و چه به هم می آیند

کاشکی وانشود پا به در خانه شــان

یا که دعوانشود روز سر خانه شـــان

کاش هیزم نرسد دور و بر خانه شان

غیر سائل نشود رهگذر خانه شــــان

کاشکی هیچ کس از خانه شان  رد نشود

کاشکــــــی قافیه تنگ فقط "زد" نشـــــود

رضادین پرور


تعداد بازديد : 151
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:17
نویسنده:
نظرات(0)
شب عروسی تان آسمان مصفا شد زمين پر از برکات خدای اعلی شد شب فرارغم وماندن خوشی ها شد ميان عرش خدا بزم شور برپا شد *دلم ز پرده برون شد،کجايی ای �

شب عروسی تان آسمان مصفا شد
زمين پر از برکات خدای اعلی شد
شب فرارغم وماندن خوشی ها شد
ميان عرش خدا بزم شور برپا شد

*دلم ز پرده برون شد،کجايی ای مطرب؟
هواهوای جنون شد،کجايی ای مطرب؟

نفس به جان غزل ها دميده شد امشب
جنون به مرز تماشا کشيده شد امشب
همينکه صحنه ی اين عقدديده شد امشب
ندا رسيد که:عشق آفريده شد امشب

*معاشران گره از زلف يار باز کنيد
به سمت فاطمه وشوهرش نمازکنيد

زمان بخشش هر اشتباه آمده است
شب سياه به پايان راه آمده است
به شام تار هوای پگاه آمده است
شب عروسی خورشيدوماه آمده است

*دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که غنچه گل شده با نغمه ی مبارکباد

شب وصال دودلداده ودو دلبند است
به اين دليل دل کل خلق خرسند است
لب رسول ازاين عقد غرق لبخند است
و عاقد علی وفاطمه خداوند است

*سرود مجلس امشب فلک به رقص آرد
ازآسمان گل ياس و سپيده می بارد

به سررسيد زمان،لحظه های آخر شد
همينکه صورتش از پشت پرده ظاهرشد
خداقصيده به مدحش نوشت و شاعر شد
وهرکه شعر مرا خواند،گفت ؛کافرشد

*نصيحت همه عالم به گوش من باد است
شب عروسيتان هو کشيدن آزاد است

دونيمه شد شب معراج سيب پيغمبر
که نيم آن شده زهراونيم باحيدر
ولی رساند خدا اين دورا به همديگر
زبان شاعرازاين وصف لال شد ديگر

*به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات؟
بلند گفت؛به زهرا ومرتضی صلوات

مجتبی خرسندی


تعداد بازديد : 107
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:17
نویسنده:
نظرات(0)
بر اوج محبت علی اوجی نیست در بحر بجز کرامتش موجی نیست در کل ممالک و مذاهب به جهان مانند علی و فاطمه زوجی نیست شاعر؟؟؟

بر اوج محبت علی اوجی نیست
در بحر بجز کرامتش موجی نیست
در کل ممالک و مذاهب به جهان
مانند علی و فاطمه زوجی نیست

شاعر؟؟؟


تعداد بازديد : 163
جمعه 04 مهر 1393 ساعت: 18:15
نویسنده:
نظرات(0)
در صـحن دلم شوق عجیبی برپاست جـان و تن من وقـف عـلی و زهراست ایــن وصــلـت پـر خیر چه غوغایی کرد در عـــالم و آدم به خـدا بی همـتاست شاعر: مح

در صـحن دلم شوق عجیبی برپاست

جـان و تن من وقـف عـلی و زهراست

 

ایــن وصــلـت پـر خیر چه غوغایی کرد

در عـــالم و آدم به خـدا بی همـتاست

شاعر: محسن زعفرانیه


تعداد بازديد : 201
سه شنبه 16 مهر 1392 ساعت: 20:02
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت زهرا(س)-مدح و عروسی گفت رسولِ مصطفی، خوشا صفای فاطمه اوست فداییِ علی، منم فدای فاطمه خلق جهان برای من، من از برای فاطمه گفت نبی به مرتض

حضرت زهرا(س)-مدح و عروسی

 

گفت رسولِ مصطفی، خوشا صفای فاطمه

اوست فداییِ علی، منم فدای فاطمه

خلق جهان برای من، من از برای فاطمه

گفت نبی به مرتضی: بجو رضای فاطمه

که مصطفای او منم، تو مرتضای فاطمه

تو سایۀ منی و من ظلّ عبای فاطمه

کوثر پاک رحمتی آمده جوش فاطمه

ای تو ملیکه الولا فرّ سروش فاطمه

ملک شب عروسی‌ات حلقه به گوش فاطمه

به دست خود به مرتضی خرقه بپوش فاطمه

مبارک است بر علی رخت ولای فاطمه

چیست حیاط خانه‌ات؟- صحن عتیق مرتضی

ذکر لب کبود تو نقش عقیق مرتضی

در شب بی‌ستارگی کیست رفیق مرتضی

شاهپری که می‌زند پر به حریق مرتضی

شاپرکِ بهشت شد، نور دعای فاطمه

عین علی تو و علی عین ظهور ذات تو

دیدۀ آدم صفی به صفوتِ صفات تو

بحر ولا حسین تو، سفینة النجات تو

مأذنۀ محمّدی «حَیّ علی‌الصلاتِ» تو

حیات قلب مرتضی، دقایق حیات تو

آب وضوی اولیا، عین صفای فاطمه

نوح به یک اشاره‌ات عمر دوباره می‌کند

ملک به حاجت بشر، سویت اشاره می‌کند

مشکل جمله خلق را دست تو چاره می‌کند

نبی به دفتر دل تو استخاره می‌‌کند

اشک امیر، خاکِ تو پر از ستاره می‌کند

رسول بوسه می‌زند به دست و پای فاطمه

طاهرۀ کریمه‌ای قلب رسول اکرمی

تو پاکی مجسّدی، تو خوبیِ مجسّمی

تاج سریر مرتضی، خاتمِ دست خاتمی

رشک ذبیح هاجری، صاحب ذبح اعظمی

مائدۀ مسیحی و چشمه و نخل مریمی

که چنگ زد به شاخۀ نخل ولای فاطمه

تویی تو نفس مرضیه، راضیۀ رضیه‌ای

به خانۀ امیر دین، تو دافع‌البلیه‌ای

کوثر آل احمدی، قطع بنی‌امیه‌ای

ای که به عرش کبریا صاحب فاطمیه‌ای

در دو جهان وحیده‌ای، نورِ علی‌السویه‌ای

نور جمال ذات حق، نیست سوای فاطمه

علی امام فاطمه علی امیر فاطمه

علی یگانه ساقیِ خم غدیر فاطمه

خون مقدّسِ خدا خورده ز شیر فاطمه

مائدۀ شیر خدا روی حصیر فاطمه

مسند عرش کبریا تخت و سریر فاطمه

تخت و سریر مرتضی صحن و سرای فاطمه

آه ملک بلند شد، جان علی دگر بیا

روح رسول می‌زند حلقه به پشت در، بیا

برای دیدنت نبی آمده از سفر بیا

شاپرکِ شهید من! به باغ شعله‌ور بیا

ساقیِ تشنه لب بیا، قتیلِ خون‌جگر بیا

بیا به پشت در بیا به کربلای فاطمه

به خانۀ شریف تو ملک سلام می‌دهد

بوسه به دست تو نبی به احترام می‌دهد

خدا به بیت فاطمه، بهشت نام می‌دهد

سلام‌ها به دخترِ خیرالانام می‌دهد

خاصۀ حق که در جهان، نذری عام می‌دهد

سفرۀ «هل اتی» شود، سهم گدای فاطمه

اگر به من نظر کند شاه فلک‌نشین من

رود به شوق روی او نالۀ آتشین من

حضرت بوتراب من، خسرو سرزمین من

ز لحظۀ تولدم، تا دم واپسین من

رسم علی است کیش من، مهر علی است دین من

که خورده بر جبین من مهر ولای فاطمه

تو ای نگاه آسمان، محو نماز خواندنت

روح بهشتی و علی عاشق گل نشاندنت

خدا نخواست بیش از آن در انتظار ماندنت

گرچه ز درد سخت شد روز به شب رساندنت

عرش خدا! نمی‌توان روی زمین کشاندنت

ببین به دوش عرشیان نخل عزای فاطمه

به نخلۀ نبوتی ریشه و ساقه فاطمه

جز تو به کس نداشته علی علاقه فاطمه

یک نظرت به عالمی، کند افاقه فاطمه

دشمن تو دچار شد به فقر و فاقه فاطمه

به روز حشر می‌رسی سوار ناقه فاطمه

که تا شوند عالمی خاک حیای فاطمه

تو قلب پاک احمد و کتاب منزلش تویی

جلوۀ ذات کبریا آخر و اولش تویی

دارالامارۀ علی، باب مجللش تویی

شرح مفصل ولا معنی مجملش تویی

آن که تمام انبیا، مانده معطلش تویی

که واشد بهشت با اذن خدای فاطمه

 

محمد سعید میرزایی


تعداد بازديد : 207
سه شنبه 16 مهر 1392 ساعت: 20:00
نویسنده:
نظرات(0)
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) زره فروخته شد تا تو را به دست آرد کسی که فاطمه دارد دگر چه غم دارد؟ علی دلی است که در سینه بی قرار آمد و

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

زره فروخته شد تا تو را به دست آرد

کسی که فاطمه دارد دگر چه غم دارد؟

علی دلی است که در سینه بی قرار آمد

و آمده است که صد دل به دوست بسپارد

به یمن روشنی روزهای در پیش است

که در حوالی این خانه یاس می کارد

چقدر خانه تان بوی آسمان دارد

چقدر چشم که باید ستاره بشمارد

و فاطمه است همان همسری که می خواهد

بلور قلب علی را به سینه بگذارد

فرشته ای است که می خواهد از بهشت علی

انار دانه کند ، سیب سرخ بردارد

به ارتفاع تو آیینه نیست در عالم

به جای شمع ...به آتش نگاه کن ...شاید

نگاه کن که نگاهش پر از ترانۀ درد

نگاه کن که لبش ذکر کربلا دارد

نگاه کن که از آن سوی پلک های جهان

کسی به انتقام دل خسته ی تو می آید

هنوز هم که هنوز است غرق این فکرم

که وحی از در و دیوار خانه می بارد

اگرچه مادر ما بی مزار مانده ولی

در آستانه ی قلب علی، حرم دارد

 


تعداد بازديد : 383
سه شنبه 16 مهر 1392 ساعت: 19:59
نویسنده:
نظرات(0)
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) تا پرچم توحید برافراشت علی بذری ز محبت و وفا کاشت علی با داشتن فاطمه، در گلشن وحی یک باغ گل محمدی داشت

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

تا پرچم توحید برافراشت علی

بذری ز محبت و وفا کاشت علی

با داشتن فاطمه، در گلشن وحی

یک باغ گل محمدی داشت علی

 


تعداد بازديد : 215
سه شنبه 16 مهر 1392 ساعت: 19:58
نویسنده:
نظرات(0)
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) دارد ستاره می چکد از بال جبرییل پر شد پیاله ها همه از آب سلسبیل امشب میان عرش خدا منعقد شده پیوند آسما�

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

دارد ستاره می چکد از بال جبرییل

پر شد پیاله ها همه از آب سلسبیل

امشب میان عرش خدا منعقد شده

پیوند آسمانی این زوج بی بدیل

 

 


تعداد بازديد : 149
سه شنبه 16 مهر 1392 ساعت: 19:57
نویسنده:
نظرات(0)
امیر عباسی/ازدواج امیر المومنین(ع) و حضرت زهرا(س)/سرود سرود ازدواج امیر المومنین(ع) و حضرت زهرا(س)

سرود ازدواج امیر المومنین(ع) و حضرت زهرا(س)

سرود (با شعر خوانی در قالب بحر طویل)

 

عید وصل دو لاله ی زیبا شد                             عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان                چون پیمبر، یا علی(ع)، یا زهرا(س) شد

 

شراب عشق مینوشم،زجام عشق مدهوشم،لباسی زر نما از تار و پود بی نظیر شوق میپوشم،زنم دم فارغ از هر غم

چو شبنم روی گلهای گلستان ولا ، از دو گل زیبای طاهایی ،دو درّ بحر زیبایی ، در اوج شور و شیدایی ، نوایی از

شعف بر لعل جانم زمزمه باشد، نوای روح من یا حیدر و یا فاطمه(س) باشد ، به این اذکار نورانی دلم هو هو کنان

راهی دریا شد...

 

عید وصل دو لاله ی زیبا شد                             عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان                چون پیمبر، یا علی(ع)، یا زهرا(س) شد

 

******

در اوجِ آسمان با بانگ روح افزا و روحانی ، ملائک خنده بر لب با جمالی از فروغ لطف نورانی ، همه با یکدگر با صدق و


با اخلاص بنمودند فردوسِ مصفا را چراغانی ، وَ در عالم صلا سر میدهند، ای مردم عالم بوَد جشن وصال دو گل گلزار

پیغمبر، دو یاس گلشن دلبر، دو نور جلوه ی داور ، دو انسان خدا منظر ، دو بحرالله را گوهر ، سَر و سَرور ، دل و دلبر ،

که با نام خداوندیِ این دو توبه ی آدم قبول افتاد و او مقبول درگاه ربوبیّ ِ خدای حیّ بی همتای اعلا شد...

عید وصل دو لاله ی زیبا شد                              عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان                چون پیمبر، یا علی(ع)، یا زهرا(س) شد

 

******

بگو در آستان حضرت معبود ، در این ماه ذِلقعده که یا رب بنده ای در محضرت آمد اگر چه گشته او در امتحان صبر و

طاعت رد ، الا ای خالق سرمد ، تو را سوگند بر احمد اگر چه او گنهکار است ،  امّا از محبین علی و همسرش

زهراست(س) در عالم ، قسم بر شاهِ مردان مظهر ایمان ، قسم بر کوثر قرآن ، قسم بر فجر ، بر فرقان ، قسم بر نور

و الرّحمن ، وَ معنای لطیف ناب و زیبا و دل انگیزِ دو لفظ لؤلؤ و مرجان به حقّ چهارده نوری  که از سوی خدا آمد برای

لطف و جود و رحمت و غفران بین در مانده ام ، دستم بگیر ای مهربان تا آن زمانی که ببینم جلوه های نور عشق

حیدری و فاطمی(س) در صفحه ی رخساره ام از لطف پیدا شد...

 

عید وصل دو لاله ی زیبا شد                              عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان                چون پیمبر، یا علی(ع)، یا زهرا(س) شد

 

دریافت سبک


تعداد بازديد : 717
پنجشنبه 27 مهر 1391 ساعت: 8:40
نویسنده:
نظرات(0)
امیر عباسی/ازدواج امیر المومنین(ع) و حضرت زهرا(س)/سرود ازدواج امیر المومنین(ع) و حضرت زهرا(س) سرود

ازدواج امیر المومنین(ع) و حضرت زهرا(س)

سرود  

 

خنده بر لب عالم همه مبارک        وصال علی(ع) و فاطمه(س) مبارک

عاشق، به لبش مدح و سرور و آوا        عاشق، به دلش عشقِ علی و زهرا(س)

  عاشق    سر میده    هِی آوا    یا علی   یا زهرا(س)

ما که بر حبّ علی اسیریم                به حریم فاطمه(س) فقیریم

میریم امشب همگی مدینه                 صله از ختم رسل میگریم

یا علی  یا فاطمه(س) مبارک

******

گلِ شور و شعف میزنه جوونه           میخونم نغمه و شور عاشقونه

عشق، این دو محبوب خدا قشنگه          جشن، وصلِ نور و هل اتی قشنگه

ذکرم     با شوری   بی همتا     یا علی    یا زهرا(س)

کاسه ی خالی آوردیم آقا           به درِ مجلس جشن شما

به پای هم الهی پیر بشید          به سلامتی به لطف خدا

یا علی  یا فاطمه(س) مبارک

******

میده از قلب خود گزارش به هر دو                 پیمبر میکنه سفارش به هر دو

زهرا(س)، همراهیش کن همیشه دمادم       حیدر، این امانت و به تو سپردم

با هم    باشید تا    به آخر     ای زهرا(س)     ای حیدر

همه جا پشت سرِ هم باشید                توی شبها قمرِ هم باشید

دعای من همیشه با شماس               تو خطر ها سپر هم باشید

دست حق پشت و پناه شما

یا علی  یا فاطمه(س) مبارک

 

دریافت سبک


تعداد بازديد : 416
پنجشنبه 27 مهر 1391 ساعت: 8:39
نویسنده:
نظرات(0)
همه جا حرفِ علی و زهراست تهنیّت گوی عروسیشان خداست خطبه خوان این عروسی باباست عقدشان دنیا که نه ،

همه جا حرفِ علی و زهراست

تهنیّت گوی عروسیشان خداست

خطبه خوان این عروسی باباست

عقدشان دنیا که نه ، دربالاست

بهترین همسر دنیا زهراست

بین اشراف ، علی شد انتخاب

فاطمه کُفِ علی و هم علی کُفیست ناب

ماه دوشادوش شد با آفتاب

مِهر زهرا بر علی شد خاک و آب

ولوله در همه ی دنیا به پاست

زندگانیِ دو گُل آغاز شد

نَفس حیدر با گُلش دمساز شد

درب خانه رو گداها باز شد

ماجراهای دری یک راز شد

میبَرَد دل را به هر جایی که خواست

دل میان سینه یاد دَر نمود

یاد میخ خونیِ از پر نمود

یاد غصب غاصبان و شَر نمود

یاد افتادن او با سر نمود

می کند حیدر صدا ، زهرا کجاست ؟


تعداد بازديد : 291
پنجشنبه 27 مهر 1391 ساعت: 8:29
نویسنده:
نظرات(0)
امشب خدا لطف نهان خود هویدا می کند امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می کند امشب دو تا را جفت هم، از ص

امشب خدا لطف نهان خود هویدا می کند

امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می کند

امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا می کند

یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می کند

با چشم دل در صورت او سیر معنا می کند

امشب حسد بر خاکیان، بی حد برند افلاکیان

خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوش دل زمین؛ خرم زمان

در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل

با نور، دعوت نامه بفرستاده هادیّ سُبُل

امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رُسل

هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل

در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا

ای غصّه و ای غم برو؛ ای شوق و ای شادی بیا

از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است

وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است

چشم فلک شب تا سحر اختر شماری کرده است

ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است

دست خدا ، وجه خدا را خواستگاری کرده است

امشب علی ،آن عدل کل بر عقل کل داماد شد

شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد

خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند

صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند

وز طور موسی آمده تا آن که در بانی کند

آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند

یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند

کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه

عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه

امشب به ملک اهل دل مولی الموالی، والی است

بر سینه غم دست رد، شب موسم خوشحالی است

شام سیه بختی شد و روز همایون فالی است

کوثر، کنار ساقی کوثر علیّ عالی است

زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است

امشب به روی مرتضی، لب های زهرا خنده کرد

آن دل گر از غم مرده بود، از خنده ی خود زنده کرد  

میخانه باز و هر کسی جام مکیّف می زند

ناهید، پا می کوبد و تندر به کف دف می زند

رنگین کمان چون مشتری خود را در این صف می زند

لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف می زند

آری نه تنها خاکیان ، هر آسمان کف می زند

منشین غمین امشب دلا، شادی دل کن بر ملا

خیز و مِس خود کن طلا، آیینه ات را ده جلا

عقد علی و فاطمه در آسمان ها بسته شد

در آسمان ها بسته شد در کهکشان ها بسته شد

زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبان ها بسته شد

راه یقین ها باز شد، پای گمان ها بسته شد

بازاریانِ حُسن را ، دیگر دکان ها بسته شد

خورشید و ماه و آسمان، آیینه گردانی کنند

چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند

 بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بُوَد

جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی بود

میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود

چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود

درشهر یثرب لاجرم، خوش گِرد هم آیی بُوَد

خیل مَلک از عرش، سوی فرش فرش آورده اند

بهر جلوس انبیا پَرهای خود گسترده اند

امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم کند

گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم می کند

دریای لطف سرمدی، بی حد تلاطم می کند

اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم می کند

هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم می کند

امشب که گاه شادی بی حدّ و بی اندازه شد

با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد

امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر می دهد

یک گوهر اما از دو عالم پر بهاتر می دهد

صرّاف کل، دردانه ای بر دُرج حیدر می دهد

خود دست دختر را پدر بر دست شوهر می دهد؟

نی نِی ، فلک خورشید را بر ماه انور می دهد؟

تبریک گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد

زهرا امانت باشد و حیدر امانت دار شد

امشب علی در خانه خود شمع محفل می برد

کشتی عصمت، نا خدا را سوی ساحل می برد

مشکل گشای عالمی، حل مسائل می برد

انسان کامل را ببین، با خود مکمل می برد

هم آن به این دل می دهد؛ هم این از آن دل می برد

با نغمه ی جادویی اش، داوود مداحی کند

با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟

چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان

خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان

شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان

لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان

شیعه مبارک باد گو، بر یازده فرزندشان

ای شیعه، دست افشان شو و تبریک بر دل ها بگو

بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو

ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین

قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین

زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین

هم روز را در چهره او، هم شب در آن گیسو ببین

هم لاله زار رو ببین ، هم نافه بارِ مو ببین

هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند

روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند


تعداد بازديد : 295
پنجشنبه 27 مهر 1391 ساعت: 8:28
نویسنده:
نظرات(0)
مديحه های ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا (س)

مديحه های ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا (س)

. حاج سعید حدادیان

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 هنگام سرور کائنات از امشب (سال 86)   2,770 0:11:48
2 نوید سپیده به گوش اهل دل رسیده 1,193 0:05:04

 

2. حاج حسن خلج

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 عاقد عقد خدا ، شاهد جبریل امین (جدیدسال 88) 4,032 0:11:27
2 شبه سرور و شب عروسی (جدیدسال 88) 2,032 0:05:44
3 تو قهرمان خیبری یا مرتضی (جدید)   1,337 0:07:34
4 تو آرزوی حیدری یا فاطمه (جدید)   1,149 0:06:29
5 یکی ملیکه شرف یکی امیر لاکشف (جدید)   759 0:04:29
6 علی علی علی یا زهرا 1,578 0:06:42

 

3. مهدی میرداماد

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 فرشته طبع من زندگی از سر بگیر (جدیدسال 89) 2,787 0:07:29
2 دستای آسمونا گل می باره (جدیدسال 89) 2,809 0:07:58
3 امشب شبه سروره خدا و پیمبر است (جدیدسال 88) 4,047 0:11:29
4 ماه مبارک دمیده دلا تا حق پریده (جدیدسال 88) 2,259 0:06:24

 

4. حاج مهدی مختاری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 روز و شب عروسی زهرای اطهر است 308 0:01:17
2 دوباره لب ها غزل شادی می خونه 879 0:03:43
3 یا حیدر یا حیدر قربون خنده هات 1,200 0:05:06

 

5. حاج مهدی سلحشور

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 امشب دیدنیه خونه ی مولا   1,296 0:05:30

 

6. حسین سیب سرخی

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 شب دومادیه فاتح خیبر شده   2,201 0:09:22

 

7. حاج محمد طاهری

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 توی شب مهتابی جشن آسمونه - سال 86   1,248 0:05:18

 

8. حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 خدا شاهد عقد، علی شده دوماد پیغمبر 1,411 0:04:47
2 مدیحه خوانی - سال 86     1,248 0:05:18
3 انبیا شاهد عقد اولیا - سال 86     3,229 0:13:45

 

9. حاج حسین سازور

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 اوجی محبت علی اوجی نیست (مدح) - سال 86   1,248 0:05:18

 

10. مهدی اکبری

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 تو یار آسمانی تو جلوه الهی   818 0:03:28
2 ببین در این دقایق شکفته روی حیدر   445 0:01:52

 

11. حمید علیمی

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 لباس یاس بر تن کرده زهرا   259 0:01:05

 

12. مرحوم سید جواد ذاکر

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 قامت دامادیه مولا تماشا دارد امشب   1,059 0:04:29

 

13. محسن بنی فاطمی

ردیف

موضوع

برتر اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 امشب عروس آسمان خاک در حیدر شده (جدیدسال 89) 2,494 0:07:04
2 عروسیه زهرا و علی دل پر زنوره (جدیدسال 89) 2,406 0:06:49
3 امشب قلبم رو هدیه میکنم به مهربون دنیا (جدیدسال 88) 2,321 0:06:35

 

برای دانلود کردن مدیحه ها، روی آیکون  کلیک راست نموده
و  گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.

منبع : www.aviny.com


تعداد بازديد : 555
چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت: 9:50
نویسنده:
نظرات(0)
از عالم بالا خبر آمد خبری بود در عرش خدا حال و هوای دگری بود در جشن عروسی دوتا دلبر و دلدار باری

از عالم بالا خبر آمد خبری بود

در عرش خدا حال و هوای دگری بود


در جشن عروسی دوتا دلبر و دلدار

بارید زشوق آنکه زاهل نظری بود


در عرش عروسی است و مهمان خدایند

داماد و عروس هم زملک دور و بری بود


سرمایه ی این زوج فقط مهر و محبت

هرچند که دارائیشان مختصری بود


زهرا فقط هم کفو علی بود ، همانکه

(سرتاقدمش چون پری از عیب بری بود)


بالاتر از انس و ملک و حوریه زهراست

اصلا نتوان گفت همانند پری بود


در وقت زفاف از سر شب این دوکبوتر

در حال مناجات خدا تا سحری بود


ابتر چه کسی گفت به پیغمبر خاتم ؟

کوری عدو ماحصلش دو پسری بود


اول حسن و بعد حسین ، بعد زنسلش

یعنی که همیشه به جهان تاج سری بود


دیگر چه نیازی به سپر بود علی را

از فاطمه بهتر مگر او را سپری بود!


می گفت علی با دل پر درد و پر از آه

هر وقت که از کوچه ی غم ها گذری بود


اوقات خوش آن بود که با فاطمه سر شد

در باقی عمر خون دل و چشم تری بود


ای فاطمه ای یاور نه ساله ی حیدر

رفتی و نگفتی که تو را همسفری بود

یاسر مسافر

 

با تشکر از آقای یاسر مسافر بخاطر ارسال این شعر


تعداد بازديد : 285
چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت: 8:43
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 3
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف