وداع با محرم و صفر - 2

وداع با محرم و صفر - 2

وداع با محرم و صفر - 2

وداع با محرم و صفر - 2

وداع با محرم و صفر - 2
وداع با محرم و صفر - 2
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار خداحافظی با ماه محرم دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گریه کرده ایم محرم برای تو دارد

 

دارد تمام می شود آقا عزای تو

کم گریه کرده ایم محرم برای تو

 

دارد چه زود سفره تو جمع می شود

تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو

 

هر روز روز تو همه جا محضر شما

یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو

 

میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت

وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو

 

کی دست خالی از در این خانه رفته است

دست پر است تا به قیامت گدای تو

 

تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس

گریه کند برای تو صاحب عزای تو

 

گریه کن تو حضرت زهراست والسلام

جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو

 

تازه به شام می رسد از راه قافله

تازه رسیده نوبت تشت طلای تو


تعداد بازديد : 875
چهارشنبه 22 آذر 1391 ساعت: 8:38
نویسنده:
نظرات(0)
اشعار امام زمان(عج) - خداحافظی محرم ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
اشعار امام زمان(عج) - خداحافظی محرم

 

ای داغدار اصلی این روضه ها بیا

صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا

 

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه

ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

 

بالا گرفته ایم برایت دو دست را

ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

 

فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای

دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا

 

از هیچکس به جز تو نداریم انتظار

بر دستهای توست فقط چشم ما بیا

 

هفته به هفته می گذرد با خیال تو

پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا

 

بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای

ای خون جگر ز قامت زینب بیا

 

عرض ارادت کم ما را قبول کن

امسال هم محرم ما را قبول کن

 


تعداد بازديد : 829
شنبه 20 آبان 1391 ساعت: 8:37
نویسنده:
نظرات(0)
یار من ریز ز نی شهید حلاوت می کند قرآنِ من قرآن تلاوت ای امیر کاروان یا اخا قرآن بخوان کوفیان بی وفا

یار من ریز ز نی شهید حلاوت
می کند قرآنِ من قرآن تلاوت
ای امیر کاروان یا اخا قرآن بخوان
کوفیان بی وفا آرام و خاموش
تا به قرآن حسین خود دهم گوش
هر کجا لب واکنم غوغا کنم من
تو ز نی قرآن بخوان معنا کنم من
ای امیر کاروان یا اخا قرآن بخوان
جای همدردی و جای یاریِ من
سنگ کین گردیده مزد قاری من
آنچنان با صوت خود بردی ز من دل
که زدم پیشانی خود را به محمل
ای امیر کاروان یا اخا قرآن بخوان
ای هلال یک شبه کردی هلالم
من الف بودم ولی کردی تو دالم
یا برو رخسار خونینت نبینم
یا بیا یک گل ز روی تو بچینم
ای امیر کاروان یا اخا قرآن بخوان


تعداد بازديد : 415
جمعه 24 شهریور 1391 ساعت: 11:45
نویسنده:
نظرات(0)
پايان ماه روضه شده ، غم گرفته ام هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذاكر

پايان ماه روضه شده ، غم گرفته ام

هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام

 

بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذاكران

تازه دلم شكسته شده  دم گرفته ام

 

بعد از دو ماه كه در مطبت هستم اي طبيب

از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام

 

مرهم براي درد دلم اشك روضه بود

اينگونه بوده اشك دمادم گرفته ام

 

شبها چقدر گم شده ام بين كوچه ها

وقتي سراغ هيئت و پرچم گرفته ام

 

از مادرت بپرس ، نوكريم را قبول كرد ؟

آيا برات كرببلا هم گرفته ام  ؟

 

افسوس مي خورم كه زخيرات سفره ات

از دست مهر مادرتان كم گرفته ام

 

دلتنگ مي شوم به خدا بر محرمت

خرده مگيريم  زچه ماتم گرفته ام


اي روضه خوان ادامه بده اشك و آه را

شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام


تعداد بازديد : 436
چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت: 18:07
نویسنده:
نظرات(0)
پايان ماه روضه شده ، غم گرفته ام هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذا

پايان ماه روضه شده ، غم گرفته ام

هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام

 

بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذاكران

تازه دلم شكسته شده  دم گرفته ام

 

بعد از دو ماه كه در مطبت هستم اي طبيب

از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام

 

مرهم براي درد دلم اشك روضه بود

اينگونه بوده اشك دمادم گرفته ام

 

شبها چقدر گم شده ام بين كوچه ها

وقتي سراغ هيئت و پرچم گرفته ام

 

از مادرت بپرس ، نوكريم را قبول كرد ؟

آيا برات كرببلا هم گرفته ام  ؟

 

افسوس مي خورم كه زخيرات سفره ات

از دست مهر مادرتان كم گرفته ام

 

دلتنگ مي شوم به خدا بر محرمت

خرده مگيريم  زچه ماتم گرفته ام

***

اي روضه خوان ادامه بده اشك و آه را

شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام

ياسر مسافر


تعداد بازديد : 511
سه شنبه 27 تیر 1391 ساعت: 17:46
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وداع با محرم و صفر


پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام

هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام

بعد از دو ماه گرفت صدا های ذاكران

تازه دلم شكسته شده دم گرفته ام

بعد از دو ماه كه در مطبت هستم ای طبیب

از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام

مرهم برای درد دلم اشك روضه بود

اینگونه بوده اشك دمادم گرفته ام

شبها چقدر گم شده ام بین كوچه ها

وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام

از مادرت بپرس ، نوكریم را قبول كرد ؟

آیا برات كرببلا هم گرفته ام ؟

افسوس می خورم كه زخیرات سفره ات

از دست مهر مادرتان كم گرفته ام

دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت

خرده مگیریم زچه ماتم گرفته ام

***

ای روضه خوان ادامه بده اشك و آه را

شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام


تعداد بازديد : 447
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:46
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وداع با محرم و صفر


امید ترک گنه، فرصت صعود گذشت

مجال عرض ارادت به آن وجود گذشت

بهار روضه ی غم بود و اشک بود عزا

بهار رفت و عزا رفت و هر چه بود گذشت

دو ماه مستی ما طی شد و ندیدیمت

چقدر جمعه دمید و ولی چه سود گذشت

دو ماه هر شبه مهمان روضه ات بودیم

چه سفره ای، چه طعامی ولی چه زود گذشت

حدیث غربت اربابمان که می آمد

هجوم سنگ به پیشانی اش فرود، گذشت

حکایت قمر هاشمی امید حرم

که می زدند به فرق سرش عمود، گذشت

و داستان غم انگیز شام و زخم زبان

به سمت قافله در موقع ورود، گذشت

عروج دخترکی گوشه ی خرابه ی درد

حدیث سیلی و آن صورت کبود گذشت

برات کرب و بلامان چه شد اباصالح؟

مگو که مجلسمان بی ریا نیود و گذشت

***

از وبلاگ فاخر تیشه های اشک
تعداد بازديد : 575
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:46
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وفات پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام مجتبی(ع)-وداع با محرم و صفر


گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است

دیدم شروع محشر کبرای دیگر است

گردون شده سیاه و فضا پر ز دود و آه

تاریک تر ز عرصهٔ تاریک محشر است

گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین

اشک عزا به دیدهٔ زهرای اطهر است

گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر

دیدم که روز، روز عزای پیمبر است

پایان عمر سید و مولای کائنات

آغاز دور غربت زهرا و حیدر است

قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر

اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است

روی حسین مانده به دیوار بی کسی

چشم حسن به اشک دو چشم برادر است

ای دل بیا و گریهٔ زینب نظاره کن

مانند پیروهن جگر خویش پاره کن....

زهرا به خانه و ملک الموت پشت در

از بهر قبض روح شریف پیامبر

از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب

بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر

با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه

در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر

یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش

محو نگاه آخر خود بود بر پدر

اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی

روی حسین بر روی قلب پیامبر

دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار

بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر

زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن

از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر

هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه

گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه

پیغمبری که دید ستم های بی شمار

از کس نخواست اجر رسالت به روزگار

چون ارتحال یافت خلایق شدند جمع

تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار

گویا نداشت شهر مدینه درخت و گل

کآن را کنند در قدم فاطمه نثار

بر دوش بار هیزمشان جای دسته گل

رنگ شرارت از رخشان بود آشکار

بابی که بود زائر آن سید رسل

آتش زدند عاقبت آن قوم نا به کار

بر روی دست و سینهٔ آن بضعة الرسول

تقدیم شد سه لوحه به عنوان افتخار

سیلی و تازیانه و ضرب غلاف تیغ

ای دل بگیر آتش و ای دیده خون ببار

آید صدای فاطمه از پشت در به گوش

تا صبح روز حشر مباد این صدا خموش

دردا که بعد فاطمه روز حسن رسید

روز ملال و غصه و رنج و محن رسید

از زهر همسرش جگرش پاره پاره شد

بس تیرها که لحظهٔ دفنش به تن رسد

بعد از حسن به نیزه عیان شد سر حسین

بیش از هزار زخم ورا بر بدن رسید

بر پیکری که بود پر از بوسهٔ رسول

از گرد و خاک و نیزه شکسته کفن رسید

از جامه های یوسف کرببلا فقط

بر زینب ستم زده یک پیرهن رسید

پاداش آن نصایح زیبا از آن گروه

تیرش درون سینه، سنان بر دهن رسید

"میثم" بگو به فاطمه زآن خیمه ها که سوخت

یک کربلا شرارهٔ آتش به من رسید

مرثیه خوان خامس آل عبا منم

در خیمه های سوخته اش سوخت دامنم


تعداد بازديد : 351
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:46
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وداع با محرم و صفر-امام زمان (عج)

 

بوی فراق می دهد این گریه های من

ماتم گرفته شال سیاه عزای من

شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام

آقا ببخش در گذر از این خطای من

با زعفران شهر خراسان نمی شود؟

رنگی دهی امام زمان بر حنای من؟

از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام

چیزی نمانده مثل شما از صدای من

با نوحه های این دهه ی آخر صفر

شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من

ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده

بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟

سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام

این چشم خیس،چشمه ی آب بقای من

من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم

جایی گرفته حضرت زهرا برای من


تعداد بازديد : 395
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:45
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

امام حسین(ع)-مناجاتی،آخر صفر

 

بوی جدایی می رسد از گریه هایم

بر درد هجرانت حسین جان مبتلایم

در این دو ماهی که عزادار تو بودم

آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟

با این گناهان بزرگ و بی شمارم

لایق نبودم تا کنی آقا صدایم

امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی

از مجلس روضه نکردی تو جدایم

رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده

 آن گریه هایی که بُوَد آب بقایم

یادش به خیر در اوّلین روز مُحرّم

سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم

یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه

حس می نمودم زائر عرش خدایم

یادش به خیر با هر سلام و عرض حاجت

رنگ حسینی می گرفت حال و هوایم

وقتی به تن کردم لباس مشکیم را

گفتم دگر وقف شهید نینوایم

پیراهن احرام حج کربلا را

حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟

دل کندن از روضه برای من چه سخت است

مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم

هر ساله مُزد نوکریم را حسین جان

می گیرم از دست علی موسی الرّضایم

آقا به حقّ مادر پهلو شکسته

امضا نما امشب برات کربلایم


تعداد بازديد : 323
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:45
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وداع با محرم و صفر


بوی فراق می دهد این گریه های من

 ماتم گرفته شال سیاه عزای من

 شرمنده ام كه از غم زینب نمرده ام

 آقا ببخش، درگذر از این خطای من

 با زعفران شهر خراسان نمی شود!؟

 رنگی دهی امام زمان برحنای من

 از بس كه پای طشت طلا گریه كرده ام

 چیزی نمانده مثل شما از صدای من

 با نوحه های این دهه ی آخر صفر

 شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من!

 ای خوش حساب، مزد مرا زودتر بده

 بعد از دو ماه گریه چه شد كربلای من؟

 سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام

 این چشم خیس، چشمه ی آب بقای من

 من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم

 جایی گرفته حضرت زهرا برای من


تعداد بازديد : 597
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:44
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وداع با محرم و صفر


با دست خالی آمدم با دست خالی می روم

من به امید تو یا مولی الموالی می روم

روز اول کامدم تربت به کامم ریختند

با چه حالی آمدم من با چه حالی می روم

من که در دنیا ندیدم چهره ارباب را

سوی قبر خویش با شوق وصالی می روم

تا که من خدمتگذار روضه های زینبینم

در صراط حق من از سیر کمالی می روم

من که جا ماندم ز پرواز رفیقان شهید

سوی روضه تا بگیرم پرّ و بالی می روم

محضر ارباب را بهر تعالی طالبم

تا بگویم «اَفرَطَ بی سوءُ حالی» می روم


تعداد بازديد : 379
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:42
نویسنده:
نظرات(0)
وداع با محرم و صفر

وداع با محرم و صفر

 

من با لباس مشکی تان خو گرفته ام

از طینت پلید خودم رو گرفته ام

با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام

بر ساحل عزای تو پهلو گرفته ام

بهر غبار روبی فرش عزایتان

در این دو ماه از مژه جارو گرفته ام

از صحن روضه های پر از عطر سیب تان

شکر خدا حسین کمی بو گرفته ام

هر سال مزد نوکریم آخر صفر

از دست سبز ضامن آهو گرفته ام



تعداد بازديد : 315
سه شنبه 23 اسفند 1390 ساعت: 19:41
نویسنده:
نظرات(0)
امام حسین ع

امام حسین (ع)-پایان محرّم


دهنی بسته و توفیق فغانم دادند

یک فلک ناله و یک حلقه دهانم دادند

جوهر درد، متاعی است که هر جایی نیست

از چنین جنس، در این کوچه دکانم دادند

جگر و چشم و سر و دست بگویند حسین

ای عجب یک دهن و چند زبانم دادند

من نه آنم که فروشم به کسی یارم را

قدر این مرحله را هر دو جهانم دادند

دل گرفت از من و فرمود دلت را بردار

پای رفتار شکستند و عنانم دادند

سر قبرم بنویسید حسین بن علی

زان که از خویش گرفتند و نشانم دادند

ز محرّم نروم بار مبندید مرا

سوختم تا که در این خیمه مکانم دادند


تعداد بازديد : 323
یکشنبه 04 دی 1390 ساعت: 15:23
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 2
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف