حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دید چون بوسه ندادند به روى کفنش

دید چون بوسه ندادند به روى کفنش
تیر هم بوسه به تابوت زد و هم بدنش

غصه هایى که نهان بود میان دل او
شد جگر پاره و پر کرد فضاى دهنش

دانى از بهر چه بى تاب شده و شکوه نکرد
سوخت از آتش آن زهر زبان سخنش

تا که باور بنمایید از اولاد علیست
رنگ سبز آمد و پر کرد تمامى تنش

علت مرگ ورا چون که نداند لحدى
با خط سبز نوشتند به روى کفنش

مادرش گفت که گریان نشود روز جزا
آن دو چشمى که کند گریه براى حسنش


تعداد بازديد : 3
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 11:01
نویسنده:
نظرات(0)
بیا اى در هجوم درد و غمها سنگرم، زینب

بیا اى در هجوم درد و غمها سنگرم، زینب
که تو هم خواهر من بودى و هم مادرم، زینب

بیا و خون دلهایى که مى ‏خوردم ببین در تشت
که در صبر و تحمل یاورم شد داورم، زینب

اگر من کشته ‏ى صبرم، تویى سنگ صبور من
ببین سیرم، که باشد لحظه ‏هاى آخرم، زینب

اگر آتش دهد بر باد، خاک از کس، عجب نبود
ولی زد آتش آبی، بین خاکسترم، زینب

زمین کرده دهانش باز و گوید سوختم زین آب
از او باید بپرسى چون شده با پیکرم، زینب

روم از آشیان وجوجه ا‏ى بى ‏بال و پر دارم
دگر جان تو و این طفل بى بال و پرم، زینب

تمام عمر جان مى ‏کندم و راحت شدم امروز
که ازخون جگر پر بود عمرى ساغرم، زینب

علی انسانی


تعداد بازديد : 5
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 11:01
نویسنده:
نظرات(0)
قامت سرو از صبوریم خمید

قامت سرو از صبوریم خمید
پاى منبر جان به لبهایم رسید

آن که دائم سنگ دین بر سینه زد
نیزه بر پایم ز راه کینه زد

دیگرى مى ‏گفت با من اینچنین
السلام یا مذل المسلمین

آتش دل از رخم پیدا نبود
غصه ‏هاى من یکى دو تا نبود

خانه‏ ى ما خالى از جانانه شد
در عزاى مصطفى جانانه شد

ناگهان دلشوره بر جانم فتاد
گوئیا عالم ز حرکت ایستاد

وه چه این بى حرمتی ها زود بود
مادرم در هاله‏ اى از دود بود


تعداد بازديد : 9
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 11:01
نویسنده:
نظرات(0)
مگر امام مجتبى کریم وبا وفا نبود

مگر امام مجتبى کریم وبا وفا نبود
که در مدینه هیچکس به درگهش گدا نبود

همیشه باب خانه‏ اش چو سفره ‏اش گشوده بود
کریم‏تر از او کسى به وادى سخا نبود

نکرده کس حمایتش غریب شد ولایتش
یکى مطیع وبا وفا زیار و آشنا نبود

قسم به سبزى تنش قسم به سرخى لبش
اگر نبود صبر او حسین و کربلا نبود

خدا بود گواه من میان کوچه‏ هاى ظلم
انیس فاطمه کسى به غیر مجتبى نبود

معز مومنین چرا به ناسزا خطاب شد؟
مگر حسن پس از على امام و مقتدا نبود

خواص جا زدند و شد سقیفه‏ اى دگر عیان
حذیفه و ابوذرى کنار مجتبى نبود

به غارت خیام او شتافتند کوفیان
هزار شکر دخترى میان خیمه‏ ها نبود

حسین عاشق حسن کشید تیر از کفن
کسى شکسته دل‏تر از امیر نینوا نبود


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 11:00
نویسنده:
نظرات(0)
خون دل خوردن نصیب من شده

خون دل خوردن نصیب من شده
درد خود امشب طبیب من شده

این چه سودایى است تنها درد و غم
مونس قلب غریب من شده

این مصیبت نامه شرح این دل است
دشمن جانى حبیب من شده

اى خدا صبرم شده از کف برون
راز قلب بى شکیب من شده

زهر جعده همسر ملعونه ام
پاسخ امن یجیب من شده

یاد مادر یاد سیلى اى خدا
قاتل جان غریب من شده


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 11:00
نویسنده:
نظرات(0)
ای طشت! تو آیینه غمهای منی

ای طشت! تو آیینه غمهای منی
با این دل پاره پاره، معنای منی

عمری است تو را می طلبیدم ای زهر
امروز، عجب شد که پذیرای منی

---

تا این دل پاره پاره در بر دیدم
هر روز، شهادت مکرر دیدم

سوز جگرم ز پشت در، شد آغاز
روزی که کتک خوردن مادر دیدم


تعداد بازديد : 13
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:59
نویسنده:
نظرات(0)
آتش نشسته بر جگرم واى مادرم

آتش نشسته بر جگرم واى مادرم
خون مى ‏چکد ز چشم ترم واى مادرم

از بسکه بال بال زدم در شرار زهر
خواهر شکسته بال و پرم واى مادرم

موی سیاه بر سرم از غم نمانده بود
خاک عزا نشسته بر سرم وای مادرم

آه ‏اى عجل بیا که بلایاى کوچه ها
آمد دوباره در نظرم واى مادرم

قدم نمى ‏رسید برایش سپر شوم
او شد به چادرش سپرم واى مادرم

از آن زمان که شانه من شد عصاى او
دردى نشسته بر کمرم واى مادرم

روزى به زیر سم ستوران تو قاسمم
فریاد مى ‏زنى پسرم واى مادرم


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:58
نویسنده:
نظرات(0)
کن مرا سیر تماشا زینب

کن مرا سیر تماشا زینب
می روم در بر زهرا زینب

در غمم اشک مَیفشان ز دو عین
بعد من جان تو و جان حسین

دیگر از زندگی و عمر چه سود؟
بودنم مردن تدریجی بود

نه همین زَهر خسان کشت مرا
طعنه و زخم زبان کشت مرا

ساغرم پر شده از خون دلم
از دل و صبر دل خود خجلم

دُرد غم ریخت به به جامم گردون
قوت من خون، جگرم خون، دل خون

کشتی ام طُعمه گرداب شده ست
قطره قطره دل من آب شده ست

دشمن آتش که به جانم می زد
دوست هم زخم زبانم می زد

دیده ام خانه ی در آتش و دود
گلبُن سوخته و یاس کبود

پدرم خانه نشین شد، دیدم
مادرم نقش زمین شد، دیدم


علی انسانی


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:58
نویسنده:
نظرات(0)
ز تو ای زهر ممنونم که خود را کارگر کردی

ز تو ای زهر ممنونم که خود را کارگر کردی
تو آخر بار من بستی و راهیی سفر کردی

اگر آبی بر آن ریزند بنشانند آتش را
چه آبی تو؟ که در جان من ایجاد شرر کردی

نه امیدی به ماندن دارم و نی زندگی خواهم
اثر از این دو دیگر نیست تا در من اثر کردی

زمین را چاک دادی بس که مهلک بودی و کاری
تو که این با زمین کردی چه کار با جگر کردی

سراپای وجودم درد بود و کس به درمانم نمیکوشید
ز تو شرمنده ام ای دل ز بس با صبر سر کردی


جگر پاشیده شد از هم ولی غم از دلم بردی
که عمری راحتم از خوردن خون جگر کردی

به رخ گرد یتیمی و به سر خاک عزا طفلم
چرا این جوجه را در کودکی بی‏بال و پر کردی

دگر چشمم نمی‏افتد به روی قاتل زهرا
پسر را کُشتی و دنبال مادر رهسپر کردی



علی انسانی


تعداد بازديد : 9
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:57
نویسنده:
نظرات(0)
خواهر نازنین من، دلشورتو بذار کنار

خواهر نازنین من، دلشورتو بذار کنار
تمام اشک چشماتو، برای کربلا بذار

یه روز میاد تو شام غم، یه داغ سنگین می بینی
میون یک طشت طلا، لخته خونی می بینی

به زیر چوب خیزرون، تا دیدی نور عین من
جای داداش حسن بگو، حسین من حسین من


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:56
نویسنده:
نظرات(0)
قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان

قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان
گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان

از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد
مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان

مادر که زمین خورد، تن پاک تو لرزید
تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان

از طعنه و از زخم زبان های پیاپی
هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان

شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر
کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان

گر ماه حسین بن علی بود محرم
ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان

هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشیر
زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان

در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره
پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان

در راه حسین بن علی چار فداییت
در کرببلا چار پسر بود حسن جان

"میثم" که سخن از دل سوزان تو می گفت
شعرش به دل شیعه شرر بود حسن جان
سازگار


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:56
نویسنده:
نظرات(0)
اگر این است تاثیر شنیدن

اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

به کوچه دست مادر را کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

زنی دنبال مظلومی دویدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

در یک خانه را آتش کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

زلب ها لخته های خون چکیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

به پیش چشم خواهر سر بریدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن


تعداد بازديد : 17
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 10:54
نویسنده:
نظرات(0)
بازم از واقعه دشت بلا یاد آمد

بازم از واقعه دشت بلا یاد آمد
خرمن صبر و ثباتم همه بر باد آمد

در شگفتم ز چه درهم نشد اجزای وجود
ز آن همه ضعف که بر علت ایجاد آمد

آه از آن دم که شه دین به هزاران تشویش
بر سر قاسم ناشاد به امداد آمد

دید که آغشته تنش چون گُل سیراب به خون
آهش از آتش اندوه ز بنیاد آمد

گه به زانو سر حسرت که مر این صید ضعیف
به چه جرمی هدف ناوک صیاد آمد

گه به دندان لب حیرت که گه جلوه گری
چشم زخمی که بر این حُسن خداداد آمد

پس چو جان پیکرش از لطف در آغوش کشید
رو به سوی حَرَم آورد و به فریاد آمد

«نیّر» از خاک در شاه مکش روی نیاز
کان که شد حلقه به گوش درش آزاد آمد


حجت الاسلام نیّر تبریزی


تعداد بازديد : 151
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:08
نویسنده:
نظرات(0)
کیست ماهی که چنین چهره بر افروخته است

کیست ماهی که چنین چهره بر افروخته است
وز عطش بر لب دریا جگرش سوخته است

سیزده ساله جوانی است که در عرصه عشق
قامت افراخته و چهره برافروخته است

قاسم است این پسر حُسن که خیاط ازل
جامه سرخ شهادت به برش دوخته است

از شرار عطش و تابش خورشید دریغ!
هم رخش هم جگرش هم دهنش سوخته است

این بود نیروی طوفنده که در کرببلا
بهر امداد برادر، حَسَن اندوخته است

قاسما آنچه «مؤید» به تو تقدیم کند
گوهر اشکی و شعری و دلی سوخته است


سید رضا مؤید


تعداد بازديد : 49
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:07
نویسنده:
نظرات(0)
گوهر یکتای عشق دُرّ یتیم حسن

گوهر یکتای عشق دُرّ یتیم حسن
خلعت زیبای عشق، کرد به بَر چون کفن

غَرّه ی غرّای او بود چو یک پاره ماه
قامت رعنای او شاخ گل نسترن

به یاری شاه عشق، خسرو جم جاه عشق
فکَند در راه عشق، دست و سر و جان و تن

به خون سر شد خضاب، صورت چون آفتاب
معنی حُسن المآب، عیان به وجه حَسَن

به باد بیداد رفت شاخ گل ارغوان
ز تیشه ی کین فتاد، ز ریشه سروِ چَمن

تا شده رنگین به خون، جعدسمن سای او
خورده بسی خون دل، نافه ی مُشک خُتَن

هُمای اوج ازَل، به دام قوم دَغَل
به کام گرگ اجل، یوسف گل پیرهن

به دور او بانوان، حلقه ی ماتم زدند
شاهد رخسار او، شمع دل انجمن

چوشمع در سوز و ساز، لاله ی باغ حسن
خداست دانای راز، ز سوز داغ حسن


غروی اصفهانی


تعداد بازديد : 41
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:07
نویسنده:
نظرات(0)
ای گل چنان نسیم مرو از برابرم

ای گل چنان نسیم مرو از برابرم
لختی برابرم بخرام ای صنوبرم

دارد کتاب زندگی ات سیزده ورق
خواندم نوشته است ورق های آخرم

با آب آب خویش مرا آب کرده ای
جز اشک دیده ام ز کجا آب آورم

خواهد رکاب، پای تو بر چشم خود، دریغ!
پایت نمی رسد به رکاب ای دلاورم


با لعل خشک، بوسه به دستم زنی و من
می بوسمت به جای لبان برادرم

چون زودتر رسی ز عمو در کنار او
یک بوسة دگر دَهَمت بهر اکبرم

بردار لب ز دست عمو، سوخت دست من
باشم چنان سِپَند، مَنِه روی مِجمَرم


علی انسانی


تعداد بازديد : 55
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:06
نویسنده:
نظرات(0)
سیزده آیینه می رویید از تابیدنش

سیزده آیینه می رویید از تابیدنش
غنچه می شد آسمان در لحظه ی خندیدنش

گونه های خشک او وقت وداع با حسین
جرعه جرعه تشنگی نوشید از بوسیدنش

مرگ را می گفت «اَحلی مِن عَسل» آن نازنین
می رسید ای عشق هنگام عسل نوشیدنش

دیدنی بود اشتیاقش، دیدنی تر گشته بود
روی مرکب رفتن و جوشن به تن پوشیدنش

شوق در آغوش بگرفتن شهادت را دمی
سخت باشد سخت، حتّی یک نفس فهمیدنش

می رود امّا صدای پای گلچین می رسد
شد فلک را گوییا هنگامه ی گل چیدنش

نوجوان و کارزار و این دلیری در نبرد
شد تماشایی در آن دشت بلا جنگیدنش

تیغ ها در دست گل چینان و او روی زمین
باغبان آمد در آن لحظه برای دیدنش

اشک می غلتید بر گلبرگ رخسار حسین
چون نظر می کرد خونین دل بخون غلتیدنش

هر که در دل ناله دارد ناله «یاسر» می توان
عمق درد و داغ را فهمید از نالیدنش


محمود تاری


تعداد بازديد : 39
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:06
نویسنده:
نظرات(0)
جان سپر، شمشیر آه دل، زره پیراهنم

جان سپر، شمشیر آه دل، زره پیراهنم
دل شکسته، کام تشنه، اشک دامن دامنم

آن که گرید بر غریبی امامش، زیر تیغ
و آن که در امواج خون، بر مرگ می خندد منم

من که خود سینه سپر کردم به استقبال تیر
احتیاجی نیست بر تیغ و کلاه و جوشنم

آبْ تیغم در گلو، شیرینی کامم عطش
زخم روی زخم، تنها مرهم زخم تنم

ای پدر بر دیده من پای بگذار و ببین
وقت جاندادن بود دست عمو بر گردنم

گاه گریم بر حسین و گاه سوزم از عطش
در میان آب و آتش همچو شمع روشنم

از همان روزی که پا بگذاشتم در این جهان
منتظر بودم که سر در مقدم یار افکنم

ای عمو جان! من که عمری در کنارت بوده ام
حال بنگر بی کس و تنها کنار دشمنم

گرچه «میثم» کم بود از خار راهی پیش ما
فیض بخش او ز عطر خویش در این گلشنم


غلامرضا سازگار


تعداد بازديد : 15
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:05
نویسنده:
نظرات(0)
سینه ات را مادرانه هر نفس بوسیده ام

سینه ات را مادرانه هر نفس بوسیده ام

گیسوان انبرینت را به هم تابیده ام

سیزده سال است پای هر مناجات سحر
عطر و بوی مجتبی را از لبت بوئیده ام

استخوان های تنت با خاک صحرا شد یکی
ای گل یاس میان خاک و خون غلطیده ام

تا که دیدم جای نعل اسب روی صورتت
دست بر گیسو به دور پیکرت چرخیده ام

تار می بینم ز بس منزل به منزل در پی ات
دست های پینه دارم را به سر کوبیده ام

همدمی شد راس تو با محمل من رو برو
خون تازه از سرم می ریخت روی دیده ام


تعداد بازديد : 17
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:04
نویسنده:
نظرات(0)
ابر زخمت دوباره بارش کرد

ابر زخمت دوباره بارش کرد
آسمان را دچار لرزش کرد

چشم در خون نشسته ام،قاسم
زخم های تو را شمارش کرد

کاکلت دست یک مغیره صفت
خنده اش با کنایه غرش کرد

ای یتیم حسن،گلوی تو را
سایه ی دشنه ای نوازش کرد

نیزه ای در طواف سینه ی تو
با خدای خودش نیایش کرد

زیر نعل زمخت صدها اسب
درد صبر تو را ستایش کرد

خس خس سینه ی شکسته ی تو
صحنه را موبه مو گزارش کرد


تعداد بازديد : 0
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:04
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 1346
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف