loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 19 شنبه 01 مهر 1402 نظرات (0)

شنیدستم ز ارباب مقاتل
حدیثی را که سوزد خرمن دل

قضا را کاروان آل طاها
که کشتیشان نشسته بود در گل

کنار جوی آبی در ره شام
برای استراحت کرد منزل

همه لب تشنگان بازوی عشق
که شرح تشنگی شان هست مشکل

پی رفع عطش با ناله و آه
زلال اشک را گشتند ساحل

سکینه دختر سلطان خوبان
کزو سوز عطش گردید کامل

کند او پر ز آب یاد بابا
لبانی تشنه بودش در مقابل

چنین می گفت آن فرزانه دختر
که گفتارش زند آتش به حاصل

بر من برگو به وقت بودن باب
کجا بودی کجا بودی تو ای آب

چرا شرمی تو از داور نکردی
حیا از روی پیغمبر نکردی

به دشت کربلا ما تشنه بودیم
چرا فریادها باور نکردی

علی اکبر ما تشنه جان داد
چرا رحمی تو بر اکبر نکردی

تن قاسم به خون غلطید اما
حیائی زان گل پرپر نکردی

چرا سقای مار ا تشنه کُشتی
چرا رحمی تو بر اصغر نکردی

سر بابا جدا شد تشنه از تن
چرا لبهای او را تر نکردی

تو بودی مهر زهرا مادر ما
چرا فکر دل مادر نکردی

نه ما لب تشنگان آب جوئیم
تمام آبها را آبروئیم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 60
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 865
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,458
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,859
  • بازدید ماه : 20,186
  • بازدید سال : 394,986
  • بازدید کلی : 22,641,947