حضرت زهرا(س)-شهادت
چشمان تارم طاقت دیدن ندارد
جا دارد از این صحنه عالم جان سپارد
مادر میان آتش افتاده خدایا
کاری کن این لحظه کمی باران ببارد
**
بابا مگر که می شود این در نسوزد
من سعی کردم سورۀ کوثر نسوزد
اما دوباره آتش در گر گرفته
بابای من کاری بکن مادر نسوزد
**
مادر بیفتد کنج خانه، درد دارد
این گریه های مخفیانه، درد دارد
می خواست برخیزد ز جایش، باز افتاد
جای غلاف و تازیانه، درد دارد
**
پدرم بود ولی مادر ما سیلی خورد
به گمانم که رخ شیر خدا سیلی خورد
پنج انگشت که به صورت او خورد، نوشت
گوئیا پنج تن آل عبا سیلی خورد