loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 7 شنبه 01 مهر 1402 نظرات (0)

بعد از پدر، اسیر و گرفتار مانده ام
در خاطراتِ تلخِ پر از خار مانده ام

گودال را به چشمِ خودم دیده ام، که من
یک عمر با دو دیده ی خون بار مانده ام

کابوسِ شمر خوابِ شبم را گرفته است
با بهتِ روزِ واقعه بیدار مانده ام

من با رقیه در پیِ خورشید بودم و
حالا بدونِ همدم و غمخوار مانده ام

شامِ بلا نرفته ز یادِ سکینه، که
در ازدحامِ کوچه و بازار مانده ام

یک مشک از قبیله ی ما یک عمو گرفت
اینگونه است تشنه ی دیدار مانده ام

با شرم از نگاهِ پر از اشکِ مادرش
در پشتِ دربِ بیتِ علمدار مانده ام

محمد حسن بهرامی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 66
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 955
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 10,797
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 86
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 14,198
  • بازدید ماه : 21,525
  • بازدید سال : 396,325
  • بازدید کلی : 22,643,286