درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ

درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ

درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ

درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ

درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ
درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
درون سینه ام با ولای او غوغاست هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست گروه خون مراگرکسی زمن پرسد گروه خ

درون سینه ی من با ولای او غوغاست
هر انچه جلوه کند یار من از او زیباست
گروه خون مراگرکسی زمن پرسد
گروه خونی من یا علی و یا زهراست
...................................
مجنون صفتیم و دم زدلبر زده ایم
ما یکدله گان به سیم اخر زده ایم
دزدان فدک منافق و گمراهند
ما بوسه به خاک پای حیدر زده ایم
.....................................
جبریل به بخشنامه ای حامل شد
الطاف خدا به شیعیان شامل شد
زد تکیه به مسند خلافت حیدر
در اصل رسالت نبی کامل شد
.....................................
افواج فرشتگان که دلباخته اند
محراب علی را به سما ساخته اند
انان که زمنکران مولا هستند
خود را به ته جهنم انداخته اند
......................................
با عشق علی عقل و شعورم بدهند
با نام علی زپل عبورم بدهند
چون شیعه ی مرتضی علی هستم من
در سفره ی فاطمه حضورم بدهند
......................................
برهشت در جنان علی بنوشتند
بر بال فرشتگان علی بنوشتند
خوشبخت ترین گروه عالم ماییم
بر طالع شیعیان علی بنوشتند
......................................
از ازل تاج شرافت را به زهرادادند
مهر تایید شفاعت را به زهرا دادند
ال حیدر یک طرف زهرای اطهر یک طرف
پاسداری از ولایت را به زهرا دادند
.....................................
از ضربه ی پا نقش به دهلیز شدم
پرپر چو گلی به فصل پاییز شدم
ان دم که تو را کشان کشان می بردند
با دشمن نامرد گلاویز شدم
....................................
گنجینه راز دردل فاطمه است
اوج ملکوت منزل فاطمه است
با ناله محسنش هم اواز شویم
لعنت به کسی که قاتل فاطمه است

 

مجموعه رباعیات مر حوم سید حسن خوشزاد به کوشش رضا محسنی


تعداد بازديد : 185
یکشنبه 06 اردیبهشت 1394 ساعت: 11:46
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط کربلایی مهدی نظری در تاریخ 1394/02/06 و 15:14 دقیقه ارسال شده است

کربلایی مهدی نظری

منم همان که دلش تا همیشه دریا بود
همان که عشق حسینی زمین نشینش کرد
همان که منزل او اسمان بالا بود
منم تجسم زهرا به یاد می ارید
که خانه ی پدری ام زمانی اینجا بود
زیادتان که نرفته منم معلمتان
وکوچه ای که گذشتیم کوچه ی ما بود
تمامتان و تصدق علیه می گفتید
ودرب خانه ی ما روبه سمتتان وا بود
زیادتان که نرفته تصدق سر ما
همیشه سفرهیتان پر زنان و خرما بود
تمام یک یکتان را شناختم مردم
کمال معرفتم بی اگر و اما بود
منم عقیله ترین دخت حیدر کرار
همان که ایینه ی ذات حق تعالی بود
چه شد که چشم شدید و نگاهمان کردید
شما که بردلتان حسرت تماشا بود
چه شد حسین تو ایا سوالتان این است
سری که نیزه نشین است راس اقا بود


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف