loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 159 دوشنبه 26 اسفند 1392 نظرات (0)

بانوی خانه‌دارِ من  از پا  نشسته است

از کوچه‌ها رسیده ولی زار و خسته است

بانوی من که جان و دل من فدای او

در کوچه تار و پود وجودش گسسته است

از خاک روی چادر او حدس می‌زنم

در کوچه‌ها کسی دل او را شکسته است

فهمیدم از  بنفشگیِ روی بسترش

پهلوی زخم خورده‌ی خود را نبسته است

زینب میان خواب به خود گفت: مادرم

دست ضعیف او به گمانم شکسته است

من هم ز سرفه‌های  شدیدش گرفته‌ام

راه نفَس به سینه‌اش این بار بسته است

حالا نشسته‌ام وَ به این فکر می‌کنم

بانوی خانه‌دارِ من از پا نشسته است

 شاعر: رضا باقريان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 107
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,021
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,315
  • بازدید ماه : 25,642
  • بازدید سال : 400,442
  • بازدید کلی : 22,647,403