loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 203 جمعه 22 آذر 1392 نظرات (0)
من پیر بودم و ز غمت پیر تر شدم

در شام و کوفه در پِیِ تو خون‌جگر شدم

از کربلا به کوفه و، از کوفه تا به شام

با دستِ بسته خون‌جگری در به در شدم

با  قاتلینِ مادرم و، نیزه‌دارِ تو

با ضرب  تازیانه اَخی هم‌سفر شدم

وقتی‌که میزبانِ  سر تو تنور شد

مانند مادرم ز غمت درد سر شدم

همراهِ کاروانِ بَلا دیده پیش تو

یک اربعین نبودم درد کمر شدم

دانی چرا  شبیه سرم، دلشکسته‌ام؟

دنبال نیزه‌دارِ تو مرغ  سحر شدم

مرغ سحر شدم که صدایم گرفته است

با  خطبه‌های حیدریَم  نوحه‌گر شدم

اصلاً مهم  نیست، که در دشت کربلا

در راه یاریِ  تو  اَخی  بی‌پسر شدم


شاعر: رضا باقريان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 64
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1107
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,782
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 17,183
  • بازدید ماه : 24,510
  • بازدید سال : 399,310
  • بازدید کلی : 22,646,271