loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 93 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

 

  زنده هستم به امیدی که بیایی بابا

باز هم مرغ دلم گشته هوایی بابا

ذکر هر روز و شبم گشته کجایی بابا

شام یا کوفه و یا کرب و بلایی بابا

 

رخ نما و دل ما را به نگاهی بنواز   

ناز کم کن قدمی رنجه کن ای چشمه ناز

 

بی گل روی تو از جان و جهان سیر شدم

بی فروغ رخ تو زار و زمین گیر  شدم

آری از داغ غم دوری تو پیر شدم

باورت نیست و لی بسته به زنجیر شدم

 

نفسم تنگ شده بسکه دویدم بابا       

بسکه از دوری تو ناله کشیدم بابا

 

یاس بودم من و از جور خزان افسردم

وقتی از ناقه فتادم چو گلی پژ مردم

هر کجا نام تو را  روی لبم می بردم

بی امان زدشمن تو تازیانه خوردم

 

دیدها بگشا به سویم ای زاده خیر الورا    

ترس آن دارم گشایی چشم و نشناسی مرا

 

دیده بگشا و ببین عمه قدش خم گشته

رزق روز و شب من ناله و ماتم گشته

دیده ام از غم تو همچو دو زمزم گشته

سوی چشمان ترم ز دوریت کم گشته

 

روزها تیرها شده پیش دو چشم تارم     

مدد از عمه گرفتم که قدم بردارم

 

شهر آذین شده بود وهمه جا همچون عید

نه تو بودی نه عمو بود تنم می لرزید

خواهرت ناله کشید و به گمانم فهمید

دختر حرمله از دور به من می خندید

 

بی سبب نیست که اینگونه زمین گیر شدم   

بی تو هرجا هدف طعنه و تحقیر شدم  

شاعر: مجيد رجبي

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 65
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 48
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 250
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,544
  • بازدید ماه : 24,871
  • بازدید سال : 399,671
  • بازدید کلی : 22,646,632