اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم
اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) - مسعود اصلانی تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست چشم زمين و چشم

 

تو كيستي كه سينه ي ما بي قرار توست

چشم زمين و چشم زمان سوگوار توست

 

كم نيست اين كه مادر زهراي اطهري

سوگند مي خورم كه همين افتخار توست

 

در هر كجا هميشه كنار پيمبر و

در هر كجا هميشه پيمبر كنار توست

 

مادر بزرگ محترم خانواده اي

داماد خانواده علي بي قرار توست

 

دنياي تو هميشه هوايش بهاري است

در بين خانه ات نوه هايت بهار توست

 

خيل كثير خانه ي پيغمبر از تو بود

زهراي خانه ي نبوي يادگار توست

 

بيخود نبي به پاي كسي پا نمي شود

هر مادري كه مادر زهرا نمي شود

 

دنباله دار عشق و اويس قرن شدي

در شب دليل گريه ي چشمان من شدي

 

جايت اگرچه زير كساي نبي نبود

مادر شدي خلاصه ي آن پنج تن شدي

 

در هر نماز نافله پشت پيمبرت

محو عروج هر شبي خويشتن شدي

 

دخت علي ز چهره ي تو ارث برده است

اي مادري كه مادر ام الحسن شدي

 

چندين كفن اگر چه محياي تو شده

مادر بزرگ يك نوه ي بي كفن شدي

 

گريان روضه هاي رسول خدا شدي

گريان داغ غربت يك پاره تن شدي

 

جبريل گفت روضه ي زخمي دوباره را

در روي خاك يك بدن پاره پاره را

 

مسعود اصلانی

 


تعداد بازديد : 153
پنجشنبه 27 تیر 1392 ساعت: 11:08
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف