loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 397 شنبه 26 اسفند 1391 نظرات (0)
  غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه

 

دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی 
این موسم جوانی، این قامت کمانی! 
گردون به خون نشیند، چشم کسی نبیند 
ابر سیاه سیلی، بر حُسن آسمانی 
وقتی که باغ می سوخت، بلبل به گریه می گفت: 
آتش زدن ندارد، باغی که شد خزانی 
ما داغدیده بودیم، امت به جای لاله 
هیزم به خانة ما، آورد ارمغانی 
جای غلاف شمشیر، بر روی بازویم ماند 
بر من مدال دادند، در عین جان فشانی 
بابا ببین پس از تو، با دخترت چه کردند 
خوب از امانت تو، کردند قدر دانی 
رسم وفا چنین بود؟ اجر رسالت این بود؟ 
تنها امانتت را کشتند در جوانی 
برخیز یا محمد اعلام کن به امت 
سیلی زدن به یک زن، این نیست قهرمانی 
شب تا سحر نخفتم، امروز اگر نگفتم 
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی 
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش 
زیرا که داغ زهرا  داغی است جاودانی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 64
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,341
  • بازدید ماه : 24,668
  • بازدید سال : 399,468
  • بازدید کلی : 22,646,429