غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان

غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان

غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان

غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان

غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان
غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی این موسم جوان
  غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه

 

دردا که پیر گشتم، در موسم جوانی 
این موسم جوانی، این قامت کمانی! 
گردون به خون نشیند، چشم کسی نبیند 
ابر سیاه سیلی، بر حُسن آسمانی 
وقتی که باغ می سوخت، بلبل به گریه می گفت: 
آتش زدن ندارد، باغی که شد خزانی 
ما داغدیده بودیم، امت به جای لاله 
هیزم به خانة ما، آورد ارمغانی 
جای غلاف شمشیر، بر روی بازویم ماند 
بر من مدال دادند، در عین جان فشانی 
بابا ببین پس از تو، با دخترت چه کردند 
خوب از امانت تو، کردند قدر دانی 
رسم وفا چنین بود؟ اجر رسالت این بود؟ 
تنها امانتت را کشتند در جوانی 
برخیز یا محمد اعلام کن به امت 
سیلی زدن به یک زن، این نیست قهرمانی 
شب تا سحر نخفتم، امروز اگر نگفتم 
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی 
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش 
زیرا که داغ زهرا  داغی است جاودانی


تعداد بازديد : 347
شنبه 26 اسفند 1391 ساعت: 7:22
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف