loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 215 جمعه 03 شهریور 1391 نظرات (0)

   الآن انكسر ظهري

از آب دگر بر لب دختر سخنی نیست

بعد از تو در این معرکه بر من وطنی نیست

 

از ناز دو چشمان تو خواندم که برادر

در رفتن مهتاب دگر آمدنی نیست

 

یک لحظه شنیدم که صدای تو عوض شد

در آینه ي چهره نمایت دهنی نیست

 

رحمت به همان گرگ بیابانی صحرا

بر پیکر کوچک شده ات پیروهنی نیست

 

تکرار شده واقعه ي اکبر لیلا

وقتی که از آن قامت رعنا بدنی نیست

 

آن کهنه عبا شد کفن اکبر صد چاک

شرمنده که در سور و بساطم کفنی نیست

 

ماندم چه کنم وای خدایا تو کمک کن

انگار معمای تنش حل شدنی نیست

(خادم الزهرا)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 107
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,010
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,304
  • بازدید ماه : 25,631
  • بازدید سال : 400,431
  • بازدید کلی : 22,647,392