loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 323 شنبه 07 اسفند 1395 نظرات (0)

سپیده سر زده آیا تو بر نمی گردی؟
برای دلخوشی ما تو بر نمی گردی؟


ببین که خشک شده صحن آبی چشمم
تمام وسعت دریا  تو بر نمی گردی؟


همیشه حسرت و تنهایی و غم و دوری
شده َست قسمت من تا تو برنمی گردی


ز بس که طول کشیده زمان آمدنت
چه بدگمان شده دنیا تو بر نمی گردی


تمام ثانیه های شب تو پرسیدند ...
طلوع روشن فردا تو بر نمی گردی؟


اگر قسم بدهم بر دعای نیمه شبِ
قنوت خسته ی زهرا تو برنمی گردی


اگر شبی وسط روضه ام بخوانم از
دودست حضرت سقّا تو بر نمی گردی


نشسته ام همه ی شب به راه آمدنت
سپیده سر زده حالا؛ تو بر نمیگردی؟



محمدحسن بیات لو

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 67
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 408
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,702
  • بازدید ماه : 25,029
  • بازدید سال : 399,829
  • بازدید کلی : 22,646,790