خدای خوبم...
اگرچه باز زدم زیر هر قرارم من
نبند در برویم با تو کار دارم من
گناهکارم اگرچه امیدوارم من
ترحمی بکن امشب که زار زارم من
سلامتی تنم را به معصیت دادم
مریض خواهش نفسم برس به فریادم
دعای خیر نکردم دعا مصیبت شد
شفا زغیر گرفتم شفا مصیبت شد
به سجده رفتم ودیدم ریا مصیبت شد
نماز و روزه ی من شد قضا مصیبت شد
کسی شدم که به نفس احترام میکردم
سر حلال توفکر حرام میکردم
گذشت شور جوانی چقدر پیر شدم
زناتوان شدنم سوختم حقیر شدم
غرور کاذب من رفت و سربه زیر شدم
گناه چیره به قلبم شدواسیرشدم
گدای خلق شدم از مواجب افتادم
ز فیض مستحب و فیض واجب افتادم
دوباره سفره ی لطف تو واشد این شبها
دوباره مجلس گریه به پاشد این شبها
زمان عاشقی بنده ها شد این شبها
تمام خواهش من کربلا شد این شبها
که این حرم همه ی عمر قبله گاه من است
پناه عالمین تا ابد پناه من است
تپش تپش دل زهرا حسین میخواند
مسیح بهر مداوا حسین میخواند
چه کرده است که دنیا حسین میخواند
نماز میت مارا حسین میخواند
کسی نبود بخواند نماز آقا را
به سُم اسب کشیدند خمس طه را