|
یا باقر آل محمد...
پدر گریه برای پسرش گریه کند
در عزای پسر خون جگرش گریه کند
داغ اولاد پدر را به زمین خواهد زد
شک ندارم که شکسته کمرش گریه کند
زود از عرش معلی به زمین می اید
تا که بالای سر محتضرش گریه کند
ز نفس تنگی سخت ثمرش ناله زند
به تب و لرز بد بال و پرش گریه کند
عوضش میدهد امشب وسط روضه ، خدا
هرکه بر غربت و چشمان ترش گریه کند
نه که تنها من و تو بلکه منا در غم او
بعد از این با نفس نوحه گرش گریه کند
روضه اش باب ورود به محرم باشد
مادرش فاطمه بالای سرش گریه کند
سال ها از غم یک تیر سه پر آب شده
زهر هم بربدن مختصرش گریه کند
سلسله...ناقه ی عریان...پدر و رأس به نی
تا بیاید همگی در نظرش گریه کند
باز هم خاطره ی شام بلا زنده شود
آه... بر مرثیه ی تشت زرش گریه کند
یارقیه به لبش دارد و در حاشیه ی
ربناهای قنوت سحرش گریه کند
علیرضا خاکساری
تعداد بازديد : 255
چهارشنبه 09 مهر 1393 ساعت: 9:50
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
این نظر توسط حمید کریمی در تاریخ 1393/07/10 و 14:19 دقیقه ارسال شده است | |||
در درون سینه می سوزد دل شیدای من
ای خدا دریای خون شد سینه ی سینای من همچو شمعی پیکرم از زهر کینه اب شد زین زهر الوده اتش زد ز سر تا پای من پاسخ زهرا چه خواهی داد فردا ای هشام گر بپرسد شرح امروز مرا فردای من اخر ای بیداد گر من زاده ی پیغمبرم کرده مدح من به قران خالق یکتای من کار من ترویج دین و یاری اسلام بود از چه گشتی سد راه فکر روشن رای من تشنه لب جان می دهم چون جد مظلومم حسین تا به عالم زنده ماند شیوه ی ابای من |