شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن

شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن

شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن

شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن

شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن
شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن

شبی به ذکر علی(ع) از لبم عسل می ریخت
به روی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت

دل شکسته ی من با علی علی گفتن
برای مشکل خود طرح راه حل می ریخت

به یاد صحن نجف سینه در طپش افتاد
چقدر دل که به پایت در آن محل می ریخت

مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با
ملاحتی که از آن حسن لم یزل می ریخت

برای درک تو دریای عشق در کامم
خدا دو قطره عطش کاش لااقل می ریخت

من از تبار تو هستم به آن نشان که خدا
غبار کفش تو را در گلم ازل می ریخت


سید حسن رستگار


تعداد بازديد : 189
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 ساعت: 22:07
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف