loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 473 شنبه 14 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

در مدینه حضرت امّ البنین

بر زنان شهر گفتا این چنین

ای جماعت من كه هستم بی معین

كی سزد نامم بود امّ البنین

این كنیه تا دمی دل می  ربود

جعفر و عبّاس و عون و فضل بود

بیت الاحزان گردد این خانه رواست

خانه بی عبّاس و عونم بی صفاست

باغبانم  بر گل احساس ها

مادرم بر عون هاعبّاس ها

من شنیدستم به عاشور حسین

گشته با  خون مهر منشور حسین

سروهای باغ عمرم شد نگون

شاخه ها افتاد و تن شد غرق خون

بود هفتاد و دو تن مرد غیو ر

جسمشان از پای تا سر محو نور

مرشد این طایفه در نشاتین

هست روح و جان من یعنی حسین

ساقی مینای گلگون جام بود

باده خوارش جمله بی آثام بود

قلب یاران گرچه از می ریش بود

مستی عباس حیدر بیش بود

مستی اش نی از می گلنار بود

منشاءِ مستی نگاه یار بود

تشنه بود  امّا به خدمت تشنه بود

جان وی پاكیزه چون آئینه بود

صرصری آمد ز بخل و كینه گی

غنچه ها پژمرده شد از تشنگی

سیدمحمدهاشمی(غریب)

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط غریب((سید محمد سید نژاد هاشمی)) در تاریخ 1392/05/29 و 18:37 دقیقه ارسال شده است

با سلام لطفا شعر را بصورت کامل نشر دهند با سپاس فراوان از زحمات جنابعالی


کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 66
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 48
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 233
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,527
  • بازدید ماه : 24,854
  • بازدید سال : 399,654
  • بازدید کلی : 22,646,615