سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش

سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش

سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش

سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش

سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش
سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سید حمیدرضا برقعی یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست سامرائی ش

سید حمیدرضا برقعی

یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست

سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست

زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست

بوسهء جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهء دندان کم نیست

از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تاهمین لحظه که خون گریه ء باران کم نیست

در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست

 


تعداد بازديد : 233
چهارشنبه 28 فروردین 1392 ساعت: 5:34
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف