برای گفتن ِ از ماه حال ِ من خوب است
مدینه می پرم ! انگار...بال من خوب است
اگر برای تو شعری بگویم آقا جان....
برای حال ِ غزل های کال من خوب است
تو صادقی و به تو صادقانه می گویم...
به برکت نفس ات ماه و سال من خوب است
چه ساده می شود از صبح چشمهایت گفت
چقدر روز طلوع تو فال من خوب است
حدیث مستند ِ چشمهایتان آقا.....
برای طی طریق کمال ِ من خوب است
برای گفتن از تو همیشه فرصت نیست
ز فرط عاشقی امشب، مجال من خوب است
شیعه ی مکتب توام آقا! دوست دارم صدای صادق را
شعر گفتن برای چشمانت، شعر گفتن برای صادق را
دفترم بوی اطلسی دارد ، عطر لبخند و سیب و بابونه
من نفس می کشم کلامت را، دوست دارم هوای صادق را
پای درس تو می نشینم ، بعد...می نویسم برای شاعرها :
"شعرهای شما، چه خوش کرده ، حال شیعه سرای صادق را"
ای خدا...ای خدا....به حرمت ماه....و به آل ِ نبی، رسول الله
لحظه ای از سر زمین نبری، کهکشان ِ عبای صادق را
روی پیشانی ام نوشته علی...روی قلبم نوشته یا زهرا
روی لب می کِشم برای ابد ...ذکر ِ جانم فدای صادق را...
آه مولا! رییس مکتب عشق...پادشاه ِ شریف مذهب عشق!
دل بیمار من طلب دارد ، از نگاهت شفای صادق را...
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت