آنقدر می گویم بیا آخر بیایی
با جرعه ای از چشمه کوثر بیایی
ای منتقم ما منتظرت هستیم روزی
با ذوالفقار حضرت حیدر بیایی
هر شب به خود می گویم آقا را ندیدی
باید که فردا شب کمی بهتر بیایی
چشمم به در مانده به امید وصالت
شاید ببینم عاقبت از در بیایی
یابن الحسن اینجا عزای مادر توست
باید برای روضه مادر بیایی
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت