وقتی دوباره پر شده از بت جهانمان
شرک است، ذکرنام خدا بر لبانمان
اهریمنانه باعث شرم خدا شدیم
گم باد از صحیفه عالم، نشانمان
نفرین به ما به خاطر یک لقمه بیشتر
واشد به سوی هرکس و ناکس دهانمان
تیر وکمان، به دست گرفتیم تا مباد
غرق پرندهها بشود آسمانمان
درفکر طرح وسوسه سیب دیگری است
شیطان، همو که جازده خود را میانمان
وقت حضور توست مخواه آخرین امید
بی قهرمان تمام شود داستانمان