از سماوات این ندا آمد اهل عالم ولی ما آمد کعبه اش را خدا چه خوش بو کرد باز برگ برنده را رو

از سماوات  این  ندا  آمد

اهل عالم  ولی  ما  آمد

کعبه اش را خدا چه خوش بو کرد

باز برگ برنده را رو کرد

صبر کعبه دگر سر آمده است

نکند بوی حیدر آمده است

کعبه انگار خویش گم کرده

در و دیوار خویش گم کرده

کعبه بهر ورود او در داشت

ولی از شوق او ترک برداشت

احسن الخالقین عطا کرده

ای پیمبر ببین چه ها کرده

خلق کرده برای تو یاور

اسد الله ، مرتضی ، حیدر

آمده اصل  کاری  عالم

نبض پایه گزاری عالم

آمده شاهکار خلقت حق

و تمام جلال و شوکت حق

نقطه ی زیر با بسم الله

اسد الله علی ولی الله

صورت مرتضی نمایان شد

سید الاوصیا نمایان شد

بنده ی منحصر به فرد خدا

انحصارا تویی تو مرد خدا

آفریده تو را علی باشی

بر تمام جهان ولی باشی

از دمت آفریده آدم را

حیدری کرده کل عالم را

کعبه از مقدم تو نورانی

آسمانها شده چراغانی

فاطمه هم تراز و منصب تو

جان فدای حسین و زینب تو

درد ،هر شیعه را فرا گیرد

از حسن جانتان دوا گیرد

همسر ومادر تو فاطمه اند

در قیامت شفیعه ی همه اند

خاک پای تو محترم باشد

گردش چشم تو کرم باشد

آسمان هم به پات برخیزد

از نگاهت بهشت میریزد

وزمین درخور قدوم تو نیست

چه کسی پی برد که شان تو چیست

پا گزاری به دوش پیغمبر

تو فقط حیدری فقط حیدر

 در رکوعت ذکات میدادی

فقرا را نجات میدادی

ای که ساقی کوثری حیدر

جانشین پیمبری حیدر

مرتضایی و قدرتت یکتاست

ذکر نیرو دهنده ات زهراست

وقت جنگت چقدر زیبایی

همه ی دلخوشی زهرایی

خود تیغت نه برق تیغ دو دم

جان ستاند ز دشمنت در دم

ای ولای تو کل آیینم

من اسیرم یتیم و مسکینم

دردمندم دوا بده مولا

نجف و کربلابده مولا

گر زنی مهر برگ نوکریم

تا  قیام  قیامت   حیدریم

نوکری تو افتخار من است

من گدایم علی شعار من است